"آن کسانی که مسئولیّتی دارند و با خون شهداء و ایثار و استقامت و کار و تلاش سربازان گمنام، نام و عنوانی پیدا کرده اند، مواظب خود باشند."
دو روز قبل از شهادت شهید مصطفی ردانی پور62/5/13
فرازی از وصیّت نامه اسوه روحانیّت شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور فرمانده سپاه سوم متشکل از سه لشکر و چند تیپ مستقل و مبلّغ و معلّم اخلاق در جبهه و مدّاح:
"امروز مسئولیّت شما بزرگ و بارتان سنگین است، و باید رسالت خود را که پاسداری از خون شهداست انجام دهید."
سیر صعودی افزایش معضلات کسب درآمد مشروع در ایران در سه دهه اخیر
سالهاست ناامنی شغلی و عزل و جابجایی و حذف و ... در اثر انتقاد به
عملکرد مافوق، آفت انواع مشاغل در سطوح خرد و کلان و امری معمول و روندی ثابت و
نقش تعیین کننده در افزایش سیرصعودی عدم امنیّت شغلی در مدیریّت خرد و کلان کشور
شده که منجر به ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر و تداوم نابسامانی وعدم
انجام وظایف قانونی و موجب رکود و عقب ماندگی مجموعه و عدم پیشرفت واقعی و پیشرفت
صوری و گزارشی و اقدامات فاقد پشتوانه علمی پژوهشی به ویژه در مراکز دولتی و خصوصی
و... شده است.
علت اصلی این پدیده روزافزون و زمینه ساز بسیاری از
معضلات اساسی و ریز و درشت کشور، از جمله عقب ماندگی کشور و استفاده اقلیّت از همه
امکانات کشور و بی بهره یا کم بهره ماندن اکثریّت مردم از آثار ثروت های عمومی و
بیت المال، منجر به نارضایتی مردم و پیدایش و شیوع انواع فساد مالی و... در دو دهه
اخیر، عدم حاکمیّت شایسته سالاری و فقدان قوانین مصوّب در ویژگی های الزامی متناسب
با نوع مسئولیّت کارگزاران و مدیران ارشد کشور، و انتخاب و انتصاب براساس میزان
وابستگی به جناح حاکم بدون احراز توانمندی های علمی و مدیریّتی لازم در مدیریّت
کلان، و نیز معصوم انگاری و عاری از خطا و اشتباه و صالح و خوب انگاشتن مدیر منتصب
و دارا بودن ویژگی بارز خودبرتربینی و عدم انتقادپذیری، وهرگونه اشتباه و خطا را
متوجّه زیرمجموعه دانستن بوده است.
همین امر، موجب توقّعات بیجا از زیرمجموعه و خدمت گیرنده ها و نیز ارباب
رجوع و... و پیدایش رفتار و اخلاق غیراسلامی مبنی بر رفتار گوسفندوار( ندیدن و
نگفتن و نشنیدن عیوب در هر مورد خلاف نظر مافوق
و انجام بی چون و چرای اوامر مافوق) و شیوع دروغ و نفاق و فریب و حیله گری و دسیسه
چینی و تبانی و تطمیع و... و الزام به تعریف و تمجید از عملکرد مدیر و چاپلوسی و
زبان بازی و... برای موجّه و بدون ایراد جلوه دادن عملکرد و رفتار و... مدیر و
مجموعه تحت مدیریّت جهت حفظ میز و سمت به ویژه در مدیریّت های دولتی و بخش خصوصی و
نیز ... شده است.
در مخلص کلام، ریاست و حکمرانی بر مردم جایگزین خدمت بر مردم شده است.
چنین مدیرانی، اگر انتقاد حضوری باشد، در حین شنیدن انتقاد در فکر حذف
کردن، و به محض اتمام کلام منتقد، وعده حذف را جهت ساکت کردن و عقب نشینی و تغییر
مسیر و تعریف مدیر و عذرخواهی از دیدن عیوب و...مدیر می دهند، اگر انتقاد غیرحضوری
و اعلام به مافوق و... باشد، تبعات منتقد خیلی بیشتر از حذف یا جابجایی خواهد بود
و هرجا مشغول شود، پیشینه انتقاد و عدم همراهی با خلاف قانون و شرع به لطایف الحیل
اعلام می گردد، تا موضوع انتقاد آمربه معروف و ناهی از منکر، کاملا پاکسازی شده و
وی را فردی ناسازگار و غیرمنطقی و دارای اختلال روانی و تظاهر به دین داری و کلاهبردار و ...
معرّفی می گردد، تا با بی اعتبار سازی منتقد، فضا را تغییر و جایگاه ساختگی خود را حفظ
نمایند!
نَصَحْتُ
لَکُمْ وَ لَکِن لاَّتُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ
وضعیّت مذکور، با حاکمیّت جناح های سیاسی در امور مدیریّتی کشور در
عرصه های مختلف، تشدید یافته و برای نگه داشتن خود و مهره های خود در سمت های
معیّن، برای اعمال نفوذ و دستیابی پیدا و پنهان به مناصب و مراکز قدرت و ثروت و
مقام و جزو لاینفک کارگزاران و مدیران وابسته به جناح ها و شخصیّت های سیاسی و
گروه ها شده است.
تاریخ و مصادیق و شواهد متعدّد به ویژه در دوران حاکمیّت جریان اصلاحات بعد از فوت امام خمینی (ره) تا سال 84 و 91 تاکنون، مؤیّد وضعیّت مذکور در کشور هست. تا قبل از سال 84 هر انتقاد سازنده و دلسوزانه ای از سوی فرهیختگان و علما و رسانه ها و مردم، به عمل ضدولایت فقیه تبلیغ و کلیه مدیران ریز و درشت در سراسر کشور، به سبب انتصاب مستقیم و غیرمستقیم، به لحاظ شرعی!! از سوی ولی فقیه واجب الاطاعه اعلام شدند، و دین ابزار اعمال قدرت بدون لحاظ شرع و قانون، در دستیابی آسان به اهداف حزبی وگروهی گردید، بدین وسیله، مانع هرگونه اعتراض به حقّ و مطالبه حقوق شهروندی و... شدند، که انفجار این اعتراض ها و ابزارسازی از دین، در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 متبلور شد.
لذا، تبانی و تطمیع و ... و جایگزینی روابط فامیلی و حزبی و گروهی و ... به جای ضوابط در مدیریّت و سرکوب و
حذف منتقدین در داخل و خارج از مجموعه، از جمله
نتایج زیان بار عدم آزادی پس از بیان و عدم انتقادپذیری و عدم شفافیّت
عملکرد اکثر مسئولان، و عدم حاکمیّت عملی شرع و قانون در مدیریّت خرد و کلان بوده است.
نگارنده مدارک و شواهد متعددی از قوه مجریه و قضائیه و مقننّه در اختیار دارد و خود قربانی تداوم همین وضعیّت و عدم پذیرش ترس و بندگی بندگان خدا و ترک امربه معروف و نهی از منکر بوده و هست.
عامل اصلی و تعین کننده در تحقّق و تداوم و تشدید وضعیّت مذکور، ضعف ایمان مذهبی و عدم پای بندی عملی به موازین شرعی بوده است.
تنها راه نجات و خروج سریع از بن بست های مذکور
مدیریّتی کشور، حذف حزب سالاری و ممنوعیّت قانونی دستیابی فعّالان حزبی و گروهی و
حاکمیّت احزاب سیاسی به ارکان اصلی و فرعی مدیریّتی کشور و ممانعت جدّی و قاطع از
جنگ قدرت و ثروت و مقام در بین احزاب و گروهای سیاسی در فضای عمومی کشور که به
لحاظ ماهیّتی جز کشمکش و جنگ قدرت و ثروت و... تاریخی ندارند، می باشد. فقط در این صورت هست،
که پایانی برای آسان شدن جرم و شیوع انواع جرم و فساد و بروز جرائم و روش های جدید
دور زدن قانون و توصیه و اعمال نفوذ و... و استثناپذیری جرم و مجرم و عدم تمکین
علنی به قانون از سوی برخی قانونگذاران و مجریان قانون و... خواهد بود.
اکثریّت مردم ایران، به دلیل پررنگ بودن ایمان و اعتقادات مذهبی و غیرت دینی و حس وطن
دوستی، در طول تاریخ جز مرجعیّت دینی، هیچ گونه حاکمیّتی را نپذیرفته و تبعیّت
نکرده اند.