کد خبر : 75908

گناه زبان و نظراسلام در غیبت

عمل به مفاد آیه 12 سوره حجرات، مانع انجام بسیاری از گناهان زبان و ایجاد مشکل برای دیگران هست.

(أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَي)؛«آيا نمي دانيد که خدا مي بيند؟»علق /۱۴

امام سجادعلیه السلام می فرماید"روز قیامت دست انسان را می گیرند و به اهل محشر نشان می دهند می گویند :"هرکس نزد این شخص حقّی دارد ،حق خود را بگیرد و هیچ چیز براهل محشردشوارترنیست که آشنایی را ببیند از ترس این که ادعای حقیّ نماید ."

                                   موارد حرام و جائز در غیبت

نهی صریح قرآن ازغیبت و حرام بودن قطعی آن :

"َ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ "
                                                                                                             سوره حجرات آیه ۱۲

"بعضى از شما غيبت بعضى نكند؛ آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده ‏اش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. [پس‏] از خدا بترسيد، كه خدا توبه ‏پذير مهربان است‏."

مصداق غیبت در کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله: "پیامبرصلی الله علیه وآله ازفردی پرسیدند آیا می دانی غیبت چیست؟ گفتند خدا ورسول او داناترند. پس پاسخ فرمود : یادآوری برادرت به گونه ای که اوبدش می آید؛گفته شد اگر آن چیز (صفت) در او باشد چگونه است؟ فرمودند: اگر در او نباشد که حتما تهمت زده ای."                   جامع السعادات مرحوم نراقی ج۲ص۲۹۳

غیبت در واقع کاستن شخصیّت و آبروی دیگری است در جایی که حضور ندارد وامکان دفاع از خود نیست.

از جمله انگیزه های غیبت تمسخر واستهزاء طرف مقابل بر اثر تکبر وخودبرتربینی یا دشمنی وتحقیر؛ شوخی وخنداندن دیگران وبازیگری که ریشه در شهوات دارد.تعریف لطیفه از قومیت ها از این موارد است که غیبت کننده مدیون تمام افراد شمول جمعیت  می شود.

همچنین فخر فروشی ومباهات و نیزتبرئه وتزکیه خود با شمردن عیوب دیگران که نشان از فساد باطن دارد؛ ونیز حسادت وخشم وغضب ودل سوزی و...همه اینها از دام های شیطان است .

این رفتارها چه با زبان چه با اشاره یا عمل همه جزء موارد غیبت می باشد.

"درپیامبر صلی الله علیه وآله در معراج افرادی را دیندکه صورت خود را با ناخن هایشان می خراشیدند؛ از حضرت جبرئیل پرسیدند اینها کیانند؟ گفت: کسانی که غیبت می کرده اند و در پی آبروریزی مردم بوده اند."     جامع السعادات باب غیبت

سوء ظن و قضاوت عجولانه و بدون تحقیق ازطریق افراد صالح وراستگو زمینه غیبت را از بین می برد.هرچند قضاوت در مورد افراد را باید به موارد لازم در انتخاب دوست و ازدواج وهمکار و... کاهش داده و از ارزیابی افراد وکنکاشی در امور پنهان افراد و پنهان برما بپرهیزیم که اگر دستور قران در سوره فوق "لاتجسسوا"را عمل کنیم به غیبت نمی انجامد.

علیرغم شدت نهی قرآن از غیبت؛ مواردی نیز جائز است که وظیفه شرعی بیان آن و جلوگیری از فریب مردم هست :

۱-گناهکاری که گناهش را آشکار انجام می دهد.

۲-کسانی که از راه (درست) امت خارج می شوندوطعنه به مؤمنین می زنندیا شمشیر(اسلحه یا قلم وزبان ) علیه آنها می کشند.

۳- بدعت گزاران مثل آنها که راه وروش های خلاف دین وبدون استنادی مطرح می کنند. عرفان های ساختگی ؛ مباحثی مثل قرائت های متعدد از قران ودین ونیزعقایدی مانند تاریخی بودن فهم قرآن و مردانه بودن کلام خداو...

۴-پادشاه و سلطان ظالم

۵-تظلم ؛ یعنی کسی که مورد ظلم واقع شده می تواند آن ستمگر را افشا کند.

۶- در موارد مشورت در ازدواج

۷- کمک خواستن ازدیگران در دفع منکر یا ارشاد گناهکار؛می شود بدی های افراد را گفت؛ ولی با انگیزه های دیگر ممنوع است.

۸-در مقام استفتاء و درخواست حکم وراهنمایی از عالم

      اقتباس از کتاب راه کارهای دوری از گناهغ عزیزالله حیدری

ثبت شده توسط : منصوره وطنی

نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :
بالای صفحه اصلی