کد خبر : 70718

راهکار مبارزه با مفاسد اقتصادی از مولای متقیان

پای درس حضرت علی علیه السلام در برخورد با مفاسد اقتصادی

برخورد مولای متقیان با کارگزار خیانتکار، آموزش عملی مدیریت نظام اقتصادی جمهوری اسلامی در مسیر احیاء اقتصاد اسلامی

برخورد مولای متقیان با کارگزار خیانتکار

"پس از یاد خدا و درود! همانا من تو را در امانت خود شرکت دادم، و همراز خود گرفتم، و هیچ یک از افراد خاندانم براى یارى و مددکارى، و امانت دارى، چون تو مورد اعتمادم نبود، آن هنگام که دیدى روزگار بر پسر عمویت سخت گرفته، و دشمن به او هجوم آورده، و امانت مسلمانان تباه گردیده. و امت اختیار از دست داده، و پراکنده شدند، پیمان خود را با پسر عمویت دگرگون ساختى، و همراه با دیگرانى که از او جدا شدند فاصله گرفتى، تو هماهنگ با دیگران دست از یاریش کشیدى، و با دیگر خیانت کنندگان خیانت کردى، نه پسر عمویت را یارى کردى، و نه امانتها را رساندى.

گویا تو در راه خدا جهاد نکردى! و برهان روشنى از پروردگارت ندارى، و گویا براى تجاوز به دنیاى این مردم نیرنگ مى زدى، و هدف تو آن بود که آنها را بفریبى! و غنائم و ثروتهاى آنان را در اختیار گیرى،

پس آنگاه که فرصت خیانت یافتى شتابان حمله ور شدى، و با تمام توان، اموال بیت المال را که سهم بیوه زنان و یتیمان بود، چونان گرگ گرسنه اى که گوسفند زخمى یا استخوان شکسته اى را مى رباید، به یغما بردى، و آنها را به سوى حجاز با خاطرى آسوده، روانه کردى، بى آنکه در ا ین کار احساس گناهى داشته باشى.

نکوهش و برخورد مولا از سوءاستفاده در بیت المال

" دشمنت بى پدر باد، گویا میراث پدر و مادرت را به خانه مى برى! سبحان الله!!

آیا به معاد ایمان ندارى؟ و از حسابرسى دقیق قیامت نمى ترسى؟ آیا به معاد ایمان ندارى؟ و از حسابرسى دقیق قیامت نمى ترسى؟ اى کسى که در نزد ما از خردمندان بشمار مى آمدى، چگونه نوشیدن و خوردن را بر خود گوارا نمودى در حالى که مى دانى حرام مى خورى! و حرام مى نوشى! چگونه با اموال یتیمان و مستمندان و مومنان و مجاهدان راه خدا، کنیزان مى خرى و با زنان ازدواج مى کنى؟ که خدا این اموال را به آنان واگذاشته، و این شهرها را به دست ایشان امن فرموده است!

بر پس از خدا بترس، و اموال آنان را باز گردان، و اگر چنین نکنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم نمود، که نزد خدا عذرخواه من باشد، و با شمشیرى تو را مى زنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید.

سوگند به خدا! اگر حسن و حسین چنان مى کردند که تو انجام دادى، از من روى خوش نمى دیدند و به آرزو نمى رسیدند تا آنکه حق را از آنان باز پس ستانم، و باطلى را که به ستم پدید آمده نابود سازم،

به پروردگار جهانیان سوگند، آنچه که تو از اموال مسلمانان به ناحق بردى، بر من حلال بود، خشنو د نبودم که آن را میراث بازماندگانم قرار دهم، پس دست نگهدار و اندیشه نما، فکر کن که به پایان زندگى رسیده اى، و در زیر خاکها پنهان شده، و اعمال تو را بر تو عرضه داشتند، آنجا که ستمکار با حسرت فریاد مى زند، و تباه کننده عمر و فرصتها، آرزوى بازگشت دارد اما راه فرار و چاره مسدود است."                                      

                                                                                                   نامه 41 حضرت علی علیه السلام به یکی از فرماندارانش ؛نهج البلاغه

                                            

ثبت شده توسط : منصوره وطنی

نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :
بالای صفحه اصلی