کد خبر : 250618

کنار ضریح امام رضا

البته با جمع بندی همه امور و سبک سنگین کردن گرفتاریها و خوشیها و نعمتها کمی قبول می کردم که گرفتاریها سبب پیشرفت امور شد. ولی قیمت خیلی سنگین هست و از نظر من ترازو نعمتها و نقمتها برابر نیست!!! ولی هر وقت نق زدم گوشمالی هم شدم.
چند وقت پیش زیارت امام رضا علیه السلام رفتم. به خاطر مشکلات زیادی که پیش آمده بود و از امام رضا کمک خواسته بودم و رفع نشده بود، از امام رضا دلگیر بودم. بعد از زیارت در دارالاجابه، کمی دورتر از ضریح نشستم و با ناراحتی به امام رضا گلایه کردم که برای ما کاری نکرد و به معصوم تکیه و اعتماد کردم و گرفتاری پیش آمد و... 
همین طور گلایه می کردم و کمی نق می زدم. 
معمولا دیروقت جارو می زنند ولی حدود ساعت ده و نیم شب که من آنجا بودم، یه خادمی جارو برقی آورد و دورتر از من شروع به جارو کرد. 
هی نق می زدم و ناراحت بودم، یک دفعه دیدم خادم فرش پشت سر منو جارو می زنه و میگه  بلند شو!! کنار فرش را تا زد که امکان نشستن من دیگه نبود و ناچار نق زدن را تعطیل و بلند شدم. یعنی نق نزن پاشو برو.حکمتی در کار هست.
البته با جمع بندی همه امور و سبک سنگین کردن گرفتاریها و خوشیها و نعمتها کمی قبول می کردم که گرفتاریها سبب پیشرفت امور شد. ولی قیمت خیلی سنگین هست و از نظر من ترازو نعمتها و نقمتها برابر نیست!!! ولی هر وقت نق زدم گوشمالی هم شدم.
از اولین روز تا یک هفته کارها گره می خورد و وقت هدر می رفت و امکان حضور بیشتر در کنار ضریح نداشتم. حتی کارها تمام شد میخواستم بیشتر در مشهد بمانم ولی بلیط فقط برای آخرین ساعت اداری وجود داشت تا چند روز دیگر هم بلیط ارزان قیمت هم نبود!
 همان شب و روز بعد متوجه شدم چون هر بار رفتم نق زدم، حال، توفیق نشستن و بیشتر ماندن ندادن که نق نزنم!!!
البته از یک سال و نیم قبل که زیارت و... آمدم، کمی برخی مشکلات به حل شدن نزدیک شده.

ثبت شده توسط : منصوره وطنی

نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :
بالای صفحه اصلی