شناسنامه کتاب

نویسنده! طاهره جباری با راهنمایی حجه الاسلام محمد حسین فلاح زاده

چاپ اول 9/1388  تیراژ 5000    نشر نورالسجاد

ناشر نورالسجاد 1392 قم  09127510529    تعداد صفحات: 200

ناشر همکار: صحفی 02537725470

 چاپ یازدهم  1393   3000 نسخه

شابک: 3-19-5220-600-978

قیمت: 3800 تومان

------------------------------------------

ناشر : زینی                                 و نیز چاپ در نشر بهار  دلها قم  شماره شابک 19-3-5220-600-978
محل نشر : تهران
قطع : پالتویی
نوع کتاب : تالیف
زبان اصلی : فارسی
قیمت : 18000
نوع جلد : شومیز
قطع : پالتویی
تیراژ : 2500
تعداد صفحات : 206
تاریخ نشر : 1390/5/25
رده دیویی : 02907636
شابک : 978-964-2783-07-6

اشکالات ساختاری و پژوهشی

1-این کتاب تألیف نبوده و 97% کپی از آثار دیگران و گردآوری مطالبی در موضوع حجاب بوده که بیشتر مطالب فاقد ارتباط  با عنوان کتاب و نیز برخی فصول می باشد، لذا، اثر هنری نیست.

2- فاقد شناسه طرح پژوهشی مطابق با استانداردهای روش تحقیق درعلوم انسانی و نیز علوم دینی و اجتماعی می باشد.

3- ناظران و گردآوری کننده (نگارنده) و راهنما فاقد تسلّط حداقلی به روش تحقیق و نیز روند علمی تألیف کتاب و موضوع حجاب و معضلات موجود در موضوع و نحوه استدلال و... می باشند.

4- عنوان طرح در سخن ناشر اشکال علمی دارد. کلمه فرهنگی پیامد و اهداف ناشی از فعّالیّت علمی پژوهشی در تألیف کتاب هست و در شناسه طرح نمی گنجد.

5- طبق اصول استاندارد روش تحقیق و تدوین نتایج پژوهش، بخش کلیات که معرّفی پیشینه عنوان کتاب و موضوع پژوهش در بین مقالات و کتاب ها و نیز مبانی و روش تحقیق و... طرح پژوهشی هست، اولین فصل یا بخش قرار می گیرد که در این کتاب در فصل سوم از صفحه 33 به بعد قرار داده شده و به تاریخچه حجاب پرداخته شده است.  

6- بسیاری از مطالب هیچ گونه ارتباطی با موضوع  و عنوان کتاب ندارند، و همچون کشکولی از کتاب های متعدّد دست سوم ( کتاب هایی که با استناد از آثار دیگران نوشته شده و حاصل زحمات شبانه روزی محققان نمی باشد) گردآوری و بدون انسجام درونی و بیرونی مطالب با یکدیگر و عنوان کتاب صفحات پر شده و خود گردآوری کننده به دلیل عدم توان علمی در علوم دینی و روان شناسی حرفی برای گفتن ندارد. به  دلیل عدم نظم منطقی مطالب امکان جمع بندی و نتیجه گیری نهایی برای خواننده نیز وجود ندارد.

7- مخاطب کتاب به ویژه از جهت ایمان مذهبی و سن و تحصیلات و باورهای درونی مشخص نشده و گردآوری کننده بر اساس باورهای دینی خود به کلی گویی اثبات شده در بخش مقدمه و... پرداخته  و مطالب را مورد پذیرش خواننده تلقی و به صورت سخنرانی گزیده هایی از کتاب های مختلف را عینا کپی کرده است.

8- طی 10 سال گذشته به دلایل سیاسی و فرهنگی و...، برخی افراد  نیازمند تأئید، مقام معظم رهبری را مهر استاندارد تلقی و برای القاء مذهبی و انقلابی بودن و ... از فرمایشات مقام معظم رهبری که در قالب سخنرانی می باشد، برای خود مؤید می آورند، بدون توجه به این که، در اثبات حکم الهی باید از قرآن و عترت دلیل آورده و یا با استناد به بدیهیات عقلی به استدلال در مباحث مرتبط با پوشش بانوان پرداخته شود. موارد متعددی به فرمایشات مقام معظم رهبری در قالب سخنرانی بدون ارتباط با عنوان کتاب و برخی موارد با موضوع فصل  استناد شده که ضعف شدید نوشتاری را نیز ایجاد نموده است.

9- گردآوری به دلیل عدم شناخت روحیّات بدحجاب ها در 10 سال گذشته و سوالات و شبهات موجود و دلایل اصلی و فرعی بدحجابی در کشور، صرفا موجب کسب درآمد برای ناشر و گردآوری کننده و... شده است و هیچ مشکلی از معضلات و شبهات فعلی حجاب را رفع نمی کند.

10- در برخی موارد به روایات نهج الفصاحه استناد شده که به دلیل خدشه در اعتبار سند و... برخی روایات استناد محل اشکال هست. در آثار ماندگار باید از منابع معتبر و غیرقابل خدشه و متقن که در منابع شیعه فراوان می باشد، استناد نمود.

11- صدر و ذیل موضوع کتاب نامشخص بوده و از هر دری سخن رانده و گزیده هایی از هر کتاب و سخنرانی مرتبط  با حجاب بدون توجه به موضوع و عنوان کتاب و نیز موضوع فصل ها آمده است.

مطالب فاقد ارتباط با عنوان کتاب

1- صفحات 19 الی 27 و 36 و از ص 37 تا 43 تاریخچه حجاب به عنوان کتاب و فصل کلیات ص 78 و نیز ص 53 ( نظر ویل دورانت و...) و 163 (حضور زن در اجتماع) تا ص 168 و 117 الی 121 و 159    192 و 193  

2-کل فصل چهارم ( بدحجابی، مقابله، پیامدها و راه های درونی کردن)

3- خودآرایی و آراستگی  در روایات و نیز ص 85 (استفاده نابجا از بوی خوش) و نیز ص 91 تا ص 100 مرتبط با موضوع فصل سوم نیاز انسان به لباس نمی باشد.

4- از 190 صفحه مطلب، فقط صفحات 87 الی 90 و 109 الی 116 و و 122 تا وسط ص 132 و نیز 143 الی  146 و ص 148 الی 151 مربوط به عنوان کتاب و احکام حجاب می باشد. جمعا 30 صفحه مربوط به احکام پوشش و نگاه و...می باشد، که به دلیل قرار گرفتن در فصل سوم (نیاز انسان به لباس) که مسئله ای بدیهی و در وضعیّت کنونی هیچ نیازی به استدلال لزوم حجاب از این منظر نیست و وجوب حجاب  بر زن را نیز ثابت نمی نماید، هیچ گونه ارتباطی با موضوع فصل سوم ندارند. 

4- مطالب ص 27 الی 29 با عنوان نسخه شفابخش در فصل اول جایگاه زن و آزادی او کلی گویی و بی ارتباط به موضوع و سخنرانی هست.

5- متن ص 36 علاوه بر فقدان ارتباط با موضوع کتاب، قراردادن متن سخنرانی در کتاب

اشکالات محتوایی

1-در سخن ناشر ص 9 سطر 5 با عنوان "رفتار و اعمال روزمره هر انسان صدها حکم واجب و مستحب و شرائط حقوقی و اخلاقی دارد..." این جمله سخت بودن زندگی بر مسلمان و القاء درگیر بودن مسلمان در هر حرکت و ... با حکم خاصی از خدا و ملزم به رعایت می نماید، در حالی که در هر روز صدها حکم در امور مسلمان ها نبوده و خلاف واقع و بزرگ نمایی از رعایت احکام و... می باشد.

صفحه 10 پاراگراف اول سخن ناشر نیز واقعیّت نداشته و صرفا تصوّرات ناشر و تبلیغ از کتاب  علیرغم وصف مذکور در فوق، جهت افزایش درآمد بوده و به دلیل اشکالات متعدد ساختاری و محتوایی و عدم انسجام درونی و بیرونی مذکور، نتیجه مطالعه این کتاب، بنابر ادعای ناشر "عمل به واجب راغب تر و از مکروهات و محرّمات دور نمودن"  منجر نمی گردد، که به سوالات و شبهات بدحجاب ها نیز پاسخ نمی دهد. چنانچه ادعای گردآوری کننده در مقدمه مؤلف ص 14 پاراگراف دوم مبنی بر ایجاد "شناخت  و تبدیل به ایمان قلبی و منجر به عمل صالح" بعد از مطالعه حاصل نخواهد شد.

2- استدلال به ترجمه پرده در واژه حجاب مبنی بر بهتر بودن عدم استعمال پرده به دلیل گمان عده زیادی بر محبوس شدن زن در اسلام و عدم بیرون رفتن زن، واقعیّت نداشته و کسی از واژه پرده استفاده مذکور را نکرده است، لذا، متن پاراگراف اول ص 34 غلط می باشد. ضمن این که به معنی حجاب در زمان صدور و زمان معاصر توجه نکرده اند. منظور آیه قرآن از "وراء حجاب" مختص همسران پیامبر بوده و در سایر زنان حجاب کامل به عنوان حائل بین زن و مرد بوده است، نه قرار گرفتن دائمی زن در تمام اعصار پشت پرده آویزان شده در منزل!! این تلقی با خود آیات حجاب نیز مغایر هست چون خداوند حکیم حجاب را برای فراهم سازی امن بیرون رفتن زن از منزل و معاشرت و کسب و کارقرار داده است.

3- ص 34 پاراگراف آخر سطر 3 معنی عفّت مبنی بر "خویشتن داری از آن چه حلال و زیبا نیست" بدون استناد به منبع معتبر در این معنی. کلمه زیبا صرفا تصوّر نویسنده هست و اسلام از امور و چیزهای نازیبا منع نکرده و منهیّات فقط در حیطه حرام و مکروه می باشد. مصدیق عفّت و خویشتن داری صرفا به محدوده خواهش های نفسانی مربوط می شود نه اموری که زیبا نیست. استعمال این کلمه در معنی عفّت غلط  و بی توجهی به محدوده و مصداق عفّت می باشد.

4- ص 44 سطر 3 و 2 از آخر، حدیث مورد استناد ناقص بیان شده و مصداق حدیث نیز به دلیل بی توجهی در یافتن متن کامل حدیث و نیز تفاوت معنای لغوی در عصرصدور و معاصرغلط بیان شده است. اصل حدیث از فرمایش حضرت علی علیه السلام چنین می باشد:

"وَ لا تُمَلِّكِ المَرأَةَ أَمرَها ماجاوَزَ نَفسَها فَإِنَّ المَرأَةَ رَيحانَةٌ و َلَيسَت بِقَهرَمانَةٍ..."

كارى كه در توان زن نيست به او مسپار زيرا او چون گُلى است (ظريف و آسيب پذير) نه خدمتکار و پیشکار

نهج البلاغه ص 405 ، نامه 31

واژه قهرمان در صدر اسلام به پیشکار و خدمه اطلاق می شد، این حدیث ناظر به روابط زن و شوهر و توصیه به مرد در خدمتکار تلقی نکردن زن به دلیل ضعف جسمی زن هست. تعبیر ریحانه نیزبه گل ظریف استعاره و بیان ظرافت زن بوده و استدلال های بعدی با گل تلقی کردن ترجمه ریحانه و ناقص بودن حدیث، غلط و بی اساس هست. این حدیث هیچ ارتباطی به حجاب زن ندارد.

5- ص 45 پارگراف دوم سطور 3 تا 5 مبنی بر" هیچ  مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و هیچ دلی از هوس سیر نمی شود..." که جمله ای از نویسندگان غربی در مورد زن هست، که بدون نقل مأخذ همه زنان و مردان را هوسباز و سیری ناپذیر تلقی و حجاب را مانع سیری ناپذیری هوس ها عنوان نموده که علاوه بر عدم صحت در واقعیت، تهمت هوسبازی به همه مردان و زنان مسلمان و متدیّن نیزهست. همچنین، دستور غضّ بصر قرآن به مردان را در تعدیل غرایز جنسی مردان نادیده گرفته که در برابر زن بی حجاب نیز با این دستور اسلحه ای موثر می باشد.

6-  ص 52 استدلال به عدم بروز خلاقیّت و ابتکار در صورت عدم رعایت حجاب، بی ارتباط به حجاب زن بوده و هر دو مقوله کاملا جدا از هم می باشد و بی تاثیر بر یکدیگر، زیرا خلاقیت و ابتکار استعدادی ذاتی و خدادادی و ویژگی درونی هست، ولی حجاب امری بیرونی و صرفا اعتقاد و باورهای دینی و فرهنگی  و تربیتی فرد در رعایت و یا عدم رعایت حجاب و میزان آن مؤثر می باشد. چنانکه برابر شواهد عینی برخی افراد بی حجاب دارای هوش بالا و توان خلاقیت و ابتکار بوده و در امور شغلی و یا در انجام جرائم موفق هستند.

7- ص 56 سطر آخر تولید حکم شرعی مغایر با آیات حجاب و اندازه شرعی حجاب می باشد. اگر مردی با لذت نامحرمی را نگاه می کند بر مرد واجب است گناه نکند، و الزام شرعی بر زن برای پوشاندن تمام صورت و دستها نیست. این رخصت را خدا داده و میزان باز بودن صورت و دست را مشروط به نگاه مردان ننموده است.

8- ص 82 پاراگراف اول سطر 3 و 4 مبنی بر ممنوعیّت آرایش های جالب نظر، ممنوعیّت هرگونه آرایش و زینت در صورت و دست ها را نادیده گرفته و تولید حکم شرعی نموده اند. آرایش صورت چه جلب نظر بکند یا نکند ممنوعیّت شرعی دارد، چون آرایش نوعی زینت کردن صورت هست.

9- ص 104 پاراگراف دوم سطر4 و 5 مصداق زینت های پنهان در آیه معین شده، ولی نگارنده با تفسیر به رأی و بر اساس سلیقه شخصی به زیر لباس عادی یا چادر تعمیم داده است. 

10- ص 179 پاراگراف آخر سطر اول جمله مقام معظم رهبری "پوشش زن ایرانی چگونه باید باشد، منظور مدل پوشش بیرونی زن هست ولی با تفسیر به رأی داخل پرانتز بعد از کلمه پوشش، لباس زیر چادر اضافه شده است، در حالی که همگان و در کلام مقام معظم رهبری وقتی صحبت از پوشش زن به میان می آید منظور لباس بیرونی قابل مشاهده بر نامحرم می باشد و زیر آن لباس هرچه باشد در اختیار و به انتخاب زن می باشد و الزام شرعی وجود ندارد و نگارنده بر اساس باورهای غلط شخصی خود و برخی آقایان، تولید الزام شرعی نموده است.  

11- ص 180 پاراگراف 2 سطر اول و دوم کلام مقام معظم رهبری اگر عینا نقل شده باشد مبنی بر" اگر ما فرضا چادر را گذاشتیم کنار و مقنعه و لباسی که در قرآن هست را درست کردیم..." مصداق حجاب در قرآن بالاپوشی مثل چادر ایرانی و عبای عربی هست و فقط مقنعه  با پیراهن بلند نیست.

12- ص 184 بند 2 از پیامدهای روانی بدحجابی، منشاء بلوغ زودرس به دلیل عدم آشنایی حداقل نسبی با روان شناسی به اضطراب ناشی از بدحجابی نسبت داده که هیچ گونه ارتباطی بین بلوغ زودرس فرزندان و اضطراب والدین وجود ندارد بلکه نحوه تربیت و آموخته ها و... موجب بروز بلوغ زودرس می باشد.

بند 5 ص 185 در ذیل همین قسمت، بدحجابی مادر را موثر در تربیت فرزند دانسته که غلط بوده و بدحجابی در کلیه امورتربیتی فرزند موثر نیست، فقط میزان پوشش والدین در میزان حیا و حجاب فرزند موثر هست ولی مانع ایفای نقش مادری بنابر ادعای نگارنده نمی باشد.

13- ص 185 "راه های درونی کردن حجاب افراد" یعنی دیگران انجام دهند ولی راهکارهای مذکور در بند 2 فقط در اختیار خود شخص هست و تناقض در ارائه رهنمود! می باشد.

بند 2 بندهای د، و، ز عدم شناخت روحیات و میزان ایمان مذهبی و... رهنمود مناسب متدینین  ارائه نموده است، اگر این همه با خدا ارتباط داشتند دستور خدا را اطاعت می کردند.       

14- ص 188 ارائه رهنمود غیرعملی وغیرمعقول دیگر مبنی بر اصلاح عادت های ناخوشایند و ناهماهنگی های اخلاقی بین خود تا حد امکان قبل از ازدواج با امر به معروف و نهی از  منکر جهت عدم اختلال در تربیت فرزند! در بند 1

اگر زوجین قبل از ازدواج ایرادی عمده می دیدند ازدواجی صورت نمی گرفت، وضعیت واقعی افراد قبل از ازدواج نادیده گرفته شده و رهنمود خیالی داده شده است. قبل از ازدواج طرفین از بسیاری جهات هماهنگ می بینند.

بند2 همین صفحه به دلیل عدم آشنایی نسبی با روان شناسی کودک و روان شناسی تربیتی بدون استناد علمی، هرگونه صحبتی یا درد دلی و سخن در باب رفتار با کودکان و انتقاد از یکدیگر در حضور کودک را ممنوع نموده اند!  معلوم نیست با سکوت بزرگترها آداب و معاشرت و تجزیه و تحلیل مسائل و ... از چه کسی باید یاد بگیرند! دو سطر اول این بند دلیل عقلی نیز ندارد و تجربیات شخصی به عموم در قالب کتاب! تعمیم داده شده است. بنابراین، رهنمود سه نکته تربیتی نه مهم هست و نه صحیح.

15- ص 189 سطر 2و 3 از آخر در بیان آداب نمازگزار به متن مغایر با آیات قرآن  از کتاب  فرهنگ حجاب بیم ها و امیدها حجاب کامل در نماز را استفاده از مقنعه و درع و ملحفه استناد شده که زن در نماز با هر نوع لباسی حدود شرعی را رعایت کند اشکالی ندارد و کامل هست و الزام شرعی به استفاده از سه لباس مذکور نیست. همچنین کلمه ملحفه! غلط ترجمه شده و ترجمه صحیح بالاپوش هست.

16- صفحات 194 و 195 استدلال به حقّ خدا بودن حجاب و بی اختیار انگاشتن و عدم ارتباط حجاب زن به زن غلط بوده زیرا  حجاب حقّ نیست و تکلیف الهی است و نیز از باب فطرت و عقل مربوط به زن و ویژگی های ذاتی زن هست. حقّ در برابر ظلم قرار دارد بی حجابی زن ظلم به خدا نیست و فاقد تاثیر در خداست، به جهت تاثیر سو بی حجابی زن، ظلم به بندگان خداست.  بنابراین، به دلیل عدم تسلط به اصول عقاید اسلامی و فلسفه حجاب و... کلیه استدلال دو صفحه مذکور بی اساس و بی ارتباط با حجاب می باشد. 

والسلام من التبع الهدی