کد خبر : 76958

اصول پیشرفت و عوامل عقب ماندگی جامعه در قرآن و علل عقب ماندگی مسلمانان معاصر

قرآن و عترت حاوی چارچوب و اصول تمام نیازمندی های انسان و جامعه بوده و دارای نظام معرفتی و تربیتی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی هست؛ که در صورت بکارگیری رهنمودها و دستورات آنها، می توان به هدف از آفرینش انسان و خلیفه اللهی در زمین نزدیک شده و با گسترش عدالت مورد نظر قرآن و عترت، به رفاه عمومی و پیشرفت در حوزه ها و عرصه های مختلف دست یافت.

                                         

منتشر شده در ششمین کنگره پیشگامان پیشرفت مرکز الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی 

                                   استفاده از مقاله فقط با ذکر منبع جایز می باشد.

     


محقق و نویسنده

منصوره وطنی[1]

چکیده

قرآن و عترت حاوی چارچوب و اصول تمام نیازمندی های انسان و جامعه بوده و دارای نظام معرفتی و تربیتی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی هست؛ که در صورت بکارگیری رهنمودها و دستورات آنها، می توان به هدف از آفرینش انسان و خلیفه اللهی در زمین نزدیک شده و با گسترش عدالت مورد نظر قرآن و عترت، به رفاه عمومی و پیشرفت در حوزه ها و عرصه های مختلف دست یافت. اصول و شاخص های پیشرفت یا عوامل عقب ماندگی جامعه در قرآن در ابعاد و حوزه های متعدّد در آیات محکم  بیان شده است که در بررسی اجمالی سی و دو اصل از اصول کاربردی پیشرفت و پنج عامل از عوامل کاربردی عقب ماندگی جامعه و نیز به علل عقب ماندگی مسلمانان قرون معاصر از سایر جوامع به ویژه غیرمسلمان پرداخته شده است؛که درصورت استفاده راهبردی از این اصول در نظام سازی حکومت اسلامی و برنامه ریزی پیشرفت و توسعه کشور؛ راهگشای بسیاری از معضلات کشورهای مسلمان نشین به ویژه نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. 

واژه های کلیدی: پیشرفت, عقب ماندگی, جامعه, فرهنگ غربی, تهاجم فرهنگی

1.مقدمه

اسلام دارای گنجینه گرانقدر قرآن و عترت برای هدایت انسان ها به صراط مستقیم و برخورداری از نعمت های دنیوی و اخروی است که خداوند حکیم در قالب آخرین دین و کتاب آسمانی در اختیار بشریّت قرار داده است. از ظهور اسلام تا سه قرن اخیر؛ علیرغم تلاش دائمی دشمنان اسلام بر حذف آن؛ همواره مسلمانان با شدّت و ضعف در برخی قرون به دلیل قدرت یافتن یا ضعف دشمنان اسلام؛ به پیشرفت های بی نظیر علمی و طبّ و معماری اسلامی و صنعتی و سیستم قضایی در کاهش جرم و ... دست یافتند؛ که علاوه بر شهرت جهانی علوم مسلمانان؛ سایر ملل نیز از این پیشرفت ها بهره برده و جزو فرهنگ مرسوم آنها شد. امّا؛ از بدو سلطه همه جانبه اروپا به ویژه امریکا و اشاعه فرهنگ غربی به ویژه در سه قرن اخیر؛ شاهد توقّف پیشرفت ها و استفاده از علوم اسلامی در حوزه ها و عرصه های مختلف؛ شاهد عقب ماندگی ممالک اسلامی بودیم که نه تنها دستاوردهای علوم اسلامی را در نظام سازی حکومت ها حذف نمودند؛ بلکه؛ خود، خواسته و ناخواسته در اسلام زدایی با دشمنان اسلام مشارکت نموده و فرهنگ بی ریشه غربی را جایگزین فرهنگ اصیل اسلامی نمودند. در ایران نیز به ویژه در دو قرن اخیر با شروع رفت و آمد پادشاهان قاجار به دیار فرنگ و شروع واردات فرهنگی از جمله تجهیزات سینما و گرامافون و... و در نهایت کشف حجاب در زمان رضا پهلوی با هدف استحاله فرهنگی و اشاعه فساد اخلاقی و اعتقادی و جایگزینی فرهنگ غربی و کامل و پیشرفته جلوه دادن کشورهای غربی و ناقص و عقب مانده جلوه دادن اسلام و مسلمانان؛ شاهد این فاجعه علمی و فرهنگی بوده و نسل های اخیر و فعلی مسلمانان، از دستاوردهای علوم اسلامی به ویژه در حوزه سلامت و پزشکی و شیمی و معماری و صنعتی و ... حتّی در دانشگاه ها و حوزه های علمیّه بیگانه بوده؛ و پیشینه علمی و میراث فرهنگی خود را رها و از کشور بیگانگان و دشمنان اسلام وارد می نمایند که همگی آمیخته با فرهنگ غربی و با هدف تخریب اسلام و اذهان مسلمانان و مدینه فاضله جلوه دادن فرهنگ و کشورهای غربی می باشند. لذا؛ وظیفه شرعی مسلمانان در عصر حاضر؛ برگشت به اصل خود و یافتن  دستاوردهای علمی گذشتگان خود و پناه بردن به گنجینه علمی و معرفتی عظیم در قرآن و عترت اهل بیت علیهم السلام، جهت نظام سازی در سطح کلان و بازگشایی مسیر پیشرفت و توسعه علوم اسلامی و ترویج آخرین دین خدا می باشد. همچنین؛ رفع موانع ظهور آخرین حجّت خدا که به دلایل مذکور و گمگشتگی و دشمن را دوست تصوّر نمودن مسلمانان در پس پرده غیبت منتظر طلوع فجر و انقلاب فرهنگی مسلمانان به سر می برد؛ و تلاش بر تشکیل حکومت اسلامی با استفاده از الگوهای نظام سازی در قرآن و عترت جزو وظایف مسلمانان و حاکمان کشورهای مسلمان می باشد. از این رو نگارنده، در پژوهشی بنیادی و کاربردی با روش تحقیق کیفی ابداعی[2] از تلفیق سه روش تحقیق علوم دینی و علوم اجتماعی و علوم انسانی، در این مقاله به طور اختصار به سوالات زیر پاسخ داده است:

 1. اصول اساسی جامعه پیشرفته در قرآن چیست؟

2. عوامل عقب ماندگی جامعه در قرآن چیست؟

3. علل عقب ماندگی مسلمانان از سایر جوامع در قرون معاصر چیست؟

 پیشینه و سوابق پژوهشی موضوع 

پژوهش های مرتبط با موضوع "علل عقب ماندگی ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی و قوانین سالم سازی اقتصاد در قرآن"[3] و نیز بررسی یکی از موانع اصلی پیشرفت جامعه اسلامی با عنوان " حزب گرایی و عواقب گروه بندی جامعه در قرآن و روایات تفسیری"[4] می باشد. در جستجو از نشریّات و مقالات فارسی و طرح های پژوهشی منابع زیر؛ هیچ موردی در موضوع مقاله یا مرتبط با موضوع یافت نشد: نشریّات نمایه شده و مقالات پایگاه بین المللی ISC - گروه نشریّات علمی تخصصی - پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی - نشریّات و مقالات حوزه های علمیّه- بانک نشریّات فارسی- پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران Iran Dac- SID  پایگاه جامع اطلاعات علمی کشور

تعریف واژه های کلیدی: پیشرفت: در معنای اصطلاحی به هر نوع پیروزی و موفقیّتی اطلاق می شود که به نقطه آرمانی فرد یا جامعه نزدیک شده باشد.

عقب ماندگی: در معنای اصطلاحی به هر نوع شکست و عدم موفقیّتی اطلاق می شود که از  نقطه آرمانی فرد یا جامعه دور شده باشد.

جامعه: منظور جامعه اسلامی است.

فرهنگ غربی: منظور فرهنگ مرسوم در کشورهای غربی به ویژه آمریکا می باشد.

 

 2. شاخص ها و  اصول پیشرفت جامعه در قرآن

الف: بعد معرفتی و تربیتی پیشرفت در قرآن

1.2 باور و یقین به توحید افعالی و یاوری غیر از خدا

آیه 116 سوره توبه  دلالت صریح و مصادیق توحید افعالی را بیان داشته است:

"إِنَّ اللَّـهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِير"

"حکومت آسمان ها و زمین تنها از آن خداست؛ زنده می کند و می میراند؛ و جز خدا، ولیّ و یاوری ندارید"

باور اعتقاد درونی و یقین به عدم استقلال ذاتی همه موجودات و نیازمندی و فقر و وابستگی همه به خدای یگانة لایزال، و خالقیّت و فاعلیّت حقیقی منحصر به خدای یگانه، پایه و اساس بینش معرفتی اسلام هست، که هر مسلمانی در صورت دستیابی به این اعتقاد، هرگز مقهور قدرت های انسانی که ناشی از زر و زور و پست و مقام هست، نگردیده و هراسی به دل راه نمی دهند و همه را نیازمند خدای خالق و قهّار منتقم می بیند. آیه 165 سوره بقره "أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً" نیز همه قدرت ها را منحصر در خدا دانسته که دلالت به توحید افعالی دارد. همچنین دعای "لاحول ولا قوّه الاّ بالله" نیز دلالت صریح به توحید افعالی و بیانگر لامؤثّر فی الوجود الاّ الله می باشد. این بینش توحیدی، موجب عزّت مسلمین و حکومت اسلامی و تلاش برای دستیابی استقلال نظام اسلامی و بی نیاز از بیگانگان را به دنبال داشته و راهگشای مسیر پیشرفت توأم با عزّت و قدرت هست.  

2.2. پذیرش مسیر فطرت تنها راه پیشرفت  و نجات جامعه از هرگونه گمراهی

خداوند حکیم؛ با هدایت تکوینی، میل خداپرستی و تمام لوازم معرفت و شناخت حقّ و باطل را در ذات انسان قرار داده است؛ که اگر کلیه امور انسان ها در مسیر فطرت قرار گرفته و با آن مخالفت ننمایند؛ قطعا شاهد بروز ظلم و خودبیگانگی و نفی فرهنگ اصیل خود و قوّت یافتن دشمنان اسلام و ضعف و عقب ماندگی مسلمانان نخواهیم بود. آیه 30 سوره روم قرار گرفتن در مسیر فطرت و دین استوار خود را به انسان ابلاغ و عدم تغییر در آفرینش را بیان می فرماید: "فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ"

"پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن؛ این فطرتی است که خداوند، انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمی دانند."

انسان در بعد مثبت طبيعت خود؛ گرايش به خدا دارد؛ فطرت خدايي كه مردم را بر اساس آن آفريد. انسان ها چه به اين مسئله اقرار بكنند يا نخواهند، اين خصلت در درون ذات آنها نهفته و مسیر صحیح تربیتی انسان را تعیین نموده است. همه انسان ها از خصلت خداجویی و حقّ طلبی و یکرنگی و صداقت و دوستی همنوع و ... برخوردارند.

انسان موجودی خودآگاه

 انسان از ديدگاه قرآن در آیه 14 و 15 سوره قیامت موجودى خودآگاه است: "بَلِ الإنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ وَلَوْ ألْقَى مَعَاذِيرَهُ" "بلكه انسان بر نفس خويش آگاه است، هر چند كه عذر تراشى كند"

خود انسان،  بهتر از هر كس ديگر، از خود و باطن خويش آگاه بوده و به اعمال خویش واقف هست.

تشخیص خوب و بد در فطرت انسان

يكى ديگر از فطريّات انسان اين است كه انسان مى‏ تواند خوب و بد را تشخيص داده و حسن و قبح عقلى را درك نمايد. انسان از ديدگاه قرآن در آیه 8 سوره شمس، موجودى است ملهم از فجور و تقوى، "فَأ لْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا" لذا؛ بر اساس این فطرت؛ انتخاب یکی از مسیر زندگی را ممکن ساخته؛ و پاداش و جزا بر اعمال انسان تعلّق می گیرد. على عليه السلام[5] همین فطرت مذکور در سوره شمس را وسيله جداسازى حقّ از باطل بيان مى‏ فرماید: "وَ مَعْرِفَهٌ يَفْرِقُ بِها بَيْنَ الحَقِّ وَ الباطِلِ"

 "خداوند به انسان، معرفتى عطا كرد كه به واسطه آن  حقّ را از باطل جدا مى ‏سازد."

وجدان اخلاقی در فطرت انسان

از ديگر فطريّات انسان وجدان يا نفس لوّامه است که در آیه 12 سوره قیامت بیان شده است:

"لا اقْسِمُ بِيَوْمِ القِيَامَةِ وَلا اقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ"     "قسم به روز قيامت و قسم به نفس ملامتگر"

روان شناسان نيروى ملامت كننده درون انسان را وجدان اخلاقى ناميده‏ اند و قرآن از آن به نفس لوّامه تعبير مى‏ كند، كه بيانگر اين معناست كه اين نيرو از ابعاد نفس انسان بوده و جزء ذات آدمى و داراى نمودهاى بى‏ شمارى هست، از جمله اين كه وجدان؛ قاضى امين است، نظارت مى‏ كند و راهنماى امين و مطمئنى است، هم شكنجه مى‏ دهد و هم شكنجه مى‏ بيند، و ميزان سنجش بسيارى از امور بوده، حكم مى‏ كند و شماتت مى‏ كند و آرامش مى ‏يابد و برخى بايدها و نبايدها را تفكيك مى‏ كند.

آثار تربیتی ترکیب لجن و روح در آفرینش انسان

همچنین انسان از نظر آفرينش تركيبى است از لجن و روح، مجموعه‏اى از حيوانيّت و روحانيّت، بالقوه توان صعود به مرحله «خَلِيفَةً فِى الأرْضِ» و در مسير نزولى امكان رسيدن به مرحله «بَلْ هُمْ أضَلُّ" را داراست. از اين رو انسان از نظر تعليمات، آگاه بر فجور و تقوى است و قادر به تشخيص فجور، تمايلات بالفعل حيوانى و تقوى و روحانيّت بالقوّه مى‏ باشد، لذا برخى از مفسّران گفته‏ اند:" اين آيه اشاره به حسن و قبح عقلى است كه خداوند توانايى درك آنها را به انسان داده است."[6] جنبه حيوانيّت نياز به آموزش ندارد، چون بالفعل موجود است مثل توانايى خوردن و آشاميدن و ... امّا جنبه روحانيّت نياز به آموزش و تربيت دارد، چرا كه موجوديّتى بالقوّه دارد، بايد با تعليم و تربيت به شكوفايى و منصه ظهور برسد. همین تربیت هست که سرنوشت انسان را رقم می زند. آنچه از مجموع آيات قرآن در توصیف جنبه فطری و غرائز انسان برمى‏ آيد اين است كه؛ انسان داراى يك سلسله امور فطرى مشترك و متفاوت ذاتى مؤثر در شكل‏ گيرى شخصيّت مى‏ باشد که والدين و محيط در ايجاد آن هيچ گونه دخالتى نداشته و همه انسان ها در وجود خود به طور ثابت و يكسان از اين موهبت الهى بهره‏مند هستند. به بيان ديگر؛ خداوند انسان را با زمينه‏ هاى ذاتى خلق نموده است؛ تا در انتخاب راه خير و شرّ و ضلال و صلاح حجّت را بر او تمام نمايد؛ خدا وسيله تشخيص را به همگان عطا نموده و از سويى نيروى اختيار و انتخاب را وسيله آزمايش انسان ها قرار داده است كه كدامين طريق را برمى‏ گزيند، خواهش‏ هاى نفس امّاره را می پذیرد يا هدايت رحمانى نفس لوامّه و نفس مطمئنّه را پاسخ می دهد. این مهم در آیه10 سوره بلد آمده است:"وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ"  "و دو راه (خير و شر) را به او نشان داديم."

 

ماهیّت انسان در اسلام و غرب

مطلب قابل تأمّل این که؛ توجّه به عوامل تأثيرگذار در انتخاب و اختيار انسان است كه از جمله اين عوامل، نحوه تربيت خانوادگى‏ و اعتقاد و باورها و ويژگي هاى روحى و روانى و رفتارى والدين هست. ديدگاه مكتب اسلام در ماهيّت انسان با فرهنگ غرب درست در نقطه مقابل قرار دارد، زيرا براى انسان موجوديّت و ماهيتّى غير از ماده و تمايلات حيوانى قائل نيست؛ ولی در ديدگاه اسلامى، انسان بايد از مرتبه بالفعل حيوانيّت به مرحله كمال روحانى و خليفه اللّهى برسد كه اين شوؤن را ايجاب مى‏ كند و لزوم تربيت و تهذيب نفس از رذايل اخلاقى را اثبات مى‏ نمايد، امّا در ديدگاه غربى چون از غرايز حيوانى و نفوذ ماديّت در وجود انسان چيز دیگرى متصوّر نيست، به اشباع هر چه بيشتر اين غرايز قائل است. لذا؛ از يك پديده واحد؛ تاثيرات متفاوت در دو فرهنگ و تربیت مشاهده می گردد؛ كه نشانگر تفاوت ماهوى فرهنگى و تربیتی و اجتماعی است. به طور مثال مسأله حجاب در فرهنگ اسلامى براى امنيّت و سلامت اجتماعى جامعه مسلمان اهميّت فراوان داشته و يك ضرورت آشكار و غير قابل انكار به شمار رفته و نوعى از ارزش مى‏ باشد، امّا در غرب خطرى براى امنيّت و اهداف استعمار فرهنگى، كه اصلى ‏ترين وسيله آن زن مى‏ باشد؛ محسوب شده، لذا باآن مقابله مى‏ شود. بروز دو تأثير متفاوت از يك پديده واحد؛ نشانگرآن است كه اين دو فرهنگ بدون تغییر دیدگاه خود در ماهیّت انسان نمى‏ تواند جايگزين ديگرى گردد. بنابراين؛ با دقّت در مضامین آيات متعدّد در قرآن در چگونگی ذات انسان؛ علّت تفاوت فرهنگ ها و اصرار بر اديان و مذاهب و دلیل کنار نهادن حكم عقل و اصرار بر باطل معلوم مى‏ گردد؛ لذا؛ پیشرفت جامعه زمانی رخ می دهد؛ که انسان در مسیر فطرت خویش حرکت نموده و با ذات خویش مخالفت ننماید.

3.2. دین مقبول در قرآن فقط اسلام

آیه 85 سوره آل عمران و چندین آیه دیگر تنها دین مقبول از دیدگاه قرآن را اسلام اعلام نموده و زیانکاری در آخرت را نتیجه عدم پذیرش اسلام عنوان نموده است:

"وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ"

"و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حقّ) آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است."

با تدقیق در ادیان و کتاب های آسمانی؛ کامل ترین دین و متناسب ترین دین الهی با رشد فکری و پیشرفت جوامع  بشری؛ اسلام می باشد؛ که دارای نظام سازی سیاسی و اقتصادی و تربیتی و اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی و طبّی بوده و علاوه بر قرآن؛ از گنجینه گرانبهای سیره پیامبر و اهل بیت علیهم السلام که رهبران معصوم آخرین دین خدا هستند؛ برخوردار می باشد؛ لذا؛ اسلام دینی کامل و پویا و پاسخگوی تمام نیازهای بشری و حاکمان جامعه تا روز قیامت می باشد.

4.2. برتری دین اسلام

به دلایل فوق؛ آیه139 سوره آل عمران و آیات دیگر؛ اسلام را برترین دین الهی اعلام و همین امر را دلیل عدم سستی و ناراحتی مسلمانان در کینه ورزی و دسیسه چینی و فتنه های دشمنان اسلام بیان نموده است: "وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزُنوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ"

"و سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید."

همچنين در سوره محمّد آيه 35 مى‏فرمايد: "فَلا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إلَى السَّلْمِ وَأ نْتُمُ الأعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ"

"سپس شما مسلمانان دركار دين سستى روا نداريد، مشركين را به صلح و صفا دعوت نكنيد، در حالي كه شما بلند مرتبه هستيد و خدا با شماست."

اين آيه برتری اسلام را یادآوری نموده؛ و به همین دلیل؛ مسلمانان را از دعوت به صلح با مشركين که همواره علیه مسلمین فتنه گری و دسیسه چینی و در عین حال تظاهر به دوستی داشته اند؛ منع نموده است. البته اين برترى صرفاً به خاطر نام گذارى نيست؛ بلكه با شرط عبوديّت و بندگى خدا و اعتقاد به معاد و انجام اعمال صالح متحقّق است. چنان كه درآيه شريفه 62 سوره بقره[7] به اين مطلب اشاره شده است: "در حقيقت، كسانى كه [به اسلام ] ايمان آورده، و كسانى كه يهودى شده اند، و ترسايان و صابئان، هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد، پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بيمى بر آنان است، و نه اندوهناك خواهند شد."

آیه 33 سوره توبه نیز؛ غلبه اسلام  بر سایر ادیان را متذکّر شده و اسلام را آئین حقّ نامیده است:

"هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ"

او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حقّ فرستاد، تا آن را بر همه آیین ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند."

5.2. ویژگی آخرین کتاب آسمانی  

لازمه کتاب آسمانی اطمینان از صدور از طرف خدا به رسولی معصوم و یقین به توان هدایت صحیح بشر و صحّت مطالب و بدون هرگونه انحراف و اختلاف در مطالب و دخالت بشر هست؛ تا شایستگی اطاعت از دستورات کتاب را داشته باشد. خداوند حکیم در آیه 28 سوره زمر، قرآن را بدون هرگونه انحراف معرّفی می فرماید:"قُرْ آنًا عَرَ بِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ"

"قرآنى به زبان عربى بى هيچ انحراف و كجى.شايد پروا كنند."

ویژگی های دیگر قرآن در آیات؛ شفاء و رحمت برای مؤمنین[8]، بیان راه روشن هدایت، و جدا کننده حقّ و باطل[9] و روشنگر[10] و هدایتگر همه مردم جهان[11] و ... می باشد که هریک خصوصیّتی از آخرین کتاب آسمانی است که جهت ایجاد یقین و  معرّفی کارکردهای قرآن در زندگی انسان آمده است. 

6.2. عزّت و ذلّت انسان ها به دست خدا

خداوند متعال در آیه 3 سوره واقعه؛ با اشاره ای لطیف؛ خدا را عزّت دهنده و ذلّیل کننده و بالابرنده مؤمنان و پائین آورنده کافران در دنیا و آخرت اعلام فرموده است: "خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ" بنابراین؛ درصورت دستیابی به ایمان واقعی به خدا؛ هرگونه تلاش کافران برای ذلّت مؤمنان بی نتیجه خواهد ماند که شواهدی زیادی از این سنّت الهی در تاریخ اسلام و زندگی مسلمانان مشهود هست. همچنین؛ با یقین به این اصل معرفتی که از مصادیق توحید افعالی هست،  فرد بر توانمندی و دارایی و... خود یا دیگران، جهت کسب نعمت و مقام و... دنیوی و اخروی تکیه ننموده و تلاش خود را آمیخته با این معرفت خواهد نمود؛ لذا، وسوسه های شیطانی در مؤمن مؤثر واقع نشده و عامل بازدارنده قویّ از بسیاری جنگ قدرت ها و کشمکش های حزبی و گروهی و  جمع آوری ثروت و ... خواهد بود.

7.2. ترس فقط از خدا

آیه 175 سوره آل عمران ترس پیروان شیطان از سخنان بی پایه و شایعات را تلویحا اشاره و دستور به نترسیدن از هجمه فرهنگی شیطان و پیروانش جهت تشویش افکار مسلمین و ترسیدن از خدا را داده است: "إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ"

"این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بی اساس،) می ترساند. از آنها نترسید و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید."

این آیه دستورالعمل مردم و کارگزاران حکومت اسلامی است که با تهدید و ارعاب و ... دشمن؛ میدان را خالی نکرده و عقب نشینی ننموده و مسیر هدایت و پیشرفت حکومت اسلامی را ادامه دهند و به یقین بدانند ترس از غیرخدا از وسوسه های شیطان بوده و واقعیّت خارجی ندارد.

8.2. ابزار شناخت خدا و مسیر هدایت در وجود انسان  

آیات 3و 4 سوره ملک[12] ضمن اثبات نظم در جهان آفرینش؛ نگاه علمی و دقیق به مخلوقات خدا را جهت معرفت به وجود خدایی یکتا و خالقی بی نظیر دعوت می فرماید: "آن كه هفت آسمان طبقه طبقه را بيافريد.در آفرينش خداى رحمان هيچ خلل و بى نظمى نمى بينى. پس بار ديگر نظركن، آيا در آسمان شكافى مى بينى؟"

قرآن نگاه تیزبینانه و عمیق را برای درک عدم هرگونه خلل و تفاوت و تضاد در آفرینش  خدا را از انسان می خواهد که اگر چشم نبود بسیاری از حقایق هستی درک نمی شد. انسان می تواند با چنین نگاهی به جهان آفرینش؛ به عدم وجود تفاوت در هستی و توحید ذاتی رسیده و دریابد که حقایق جهان دوگانه و متضاد نیستند. بنابر فرمایش خالق هستی در آیات مذکور از سوره ملک؛ علیرغم تفاوت ظاهری؛ همواره حقیقتی واحد بر انسان تجلّی کرده و او را بر سکوی توحید و یگانگی خدا می نشاند. طبق این آیات شریفه باید چشم به عنوان یک نعمت شناختی و ابزار درک محسوب شده و با بهره گیری از آن و نگاه همراه با تأمّل به جهان آفرینش، موجبات شناخت بیشتر خود را نسبت به خالقیّت خداوند افزایش و مسیر درست زندگی را یافته و در آن مسیرحرکت کرده و زندگی را سامان دهد.

 نعمت موجب مسئولیّت

خداوند در آیه 36 سوره إسراء گوش و چشم و قلب را مسئول همه شنیده ها و دیده ها و درک و احساس ها اعلام فرموده و برای این سه عضو مسئولیّت و تکالیفی مشخص کرده و گوش را بر چشم و این دو را بر قلب مقدّم داشته است: "وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولـئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً"      "از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی نکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند."

زیرا؛ چشم و گوش به ویژه گوش؛ دو ابزار بی نظیر درتربیت فردی به شمار رفته و عدم استفاده و یا فقدان این دو عضو در تربیت و تزکیه نفس؛ موجب نقص در تربیت فردی و اجتماعی و شناخت خدا و محیط پیرامون خود می گردد. قدرت بینایی انسان بستگی به میزان درک او از واقعیّت ها و حقایق دارد؛ لذا؛ کسانی که نخواسته یا نتوانسته اند؛ برای شناخت موقعیّت خود و خدا در هستی؛ از چشم بهره گیرند؛ در سوره بقره آیه 7 که می فرماید: "خدا بر دلها و گوش های آنان مهر نهاده؛ و بر چشم هایشان پرده ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست."[13] مورد سرزنش و عتاب خالق حکیم قرار گرفته اند. قرآن در سوره بلد آیات10 تا 6[14] چشم و گوش و هدایت به راه خیر و شرّ را نعمت دانسته و  بی بهره ماندنگان از این نعمت الهی را سرزنش نموده و هشدار می دهد. همچنین؛ قرآن مکرر چشم را از ابزارهای شناخت معرّفی کرده و درآیه ۱۷۱ سوره بقره و آیه 179 و 198 سوره اعراف کسانی را که از نعمت الهی درست استفاده نکرده و حقایق را درک نکرده و در آیات الهی تعقّل نمی کنند؛ مذمّت می فرماید.[15]

علّت تقدّم گوش و چشم بر سایر اعضاء در قرآن

علّت تقدّم گوش و چشم بر سایر اعضا در شناخت خدا؛ این است که این دو عضو؛ ابزار بی نظیر و اطمینان آور برای انسان بوده؛ و آیات آفاق و انفس را می تواند مشاهده و بررسی کرده و به حکمت و دانایی خالق یکتای جهان آفرینش پی برده و یگانگی و وحدانیّت خدا را بپذیرد. از این روست که علم و عالم در قرآن و روایات ارزش و جایگاه ویژه ای داشته است؛ زیرا چشم و گوش ابزار خدادادی  جهت بهره گیری های علمی بوده و با این دو ابزار به علم توحید و سایر علوم در جهت پیشرفت و توسعه و الگوسازی در جامعه اسلامی برای سایر ملل جهان می توان دست یافت.

9.2. پذیرش ایمان واقعی و ردّ ایمان ظاهری

خداوند حکیم درآیه136 سوره نساء؛ خطاب به مسلمانانی که در ظاهر به خدا ایمان آورده اند؛ کافی نبودن ایمان ظاهری را بیان و به ایمان واقعی به خدا و پیامبر و کتاب خدا بدون تظاهر، دستور داده است:

"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِن قَبْلُ..."

"ای کسانی که ایمان آورده اید؛ به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعی) بیاورید..."

در قرآن 14 مرتبه کلمه "آمَنُوا" با قید "الصَّالِحَاتِ" آمده است که نشانگر اهمیّت و تأکید قرآن و شرط پذیرش ایمان توأم با عمل صالح می باشد، این آیه به بررسی ایمان خود، بعد از ایمان اوّلیه از جهت انجام اعمال صالح بر اساس ایمان و اعتقاد به خدا اشاره دارد[16]؛ زیرا؛ آنچه مسیر هدایت و ضلالت انسان و در نتیجه پیشرفت و عقب ماندگی هر جامعه ای را رقم می زند؛ نوع ایمان و عمل افراد هست. بدیهی است؛ ایمان ظاهری و عمل بدون ایمان؛ علاوه بر انحراف و گرفتار وارونه بینی و خودکم بینی و ...، در نتیجه اشتباه در محاسبه وضعیّت موجود و ناکارآمدی برنامه ریزی ها؛ همچون خانه عنکبوت سست بوده و درگیرودار فتنه ها و دسیسه ها و توطئه ها و شایعه و... در تخریب اسلام و مؤمنان و یا با اندکی سختی در نگهداری ایمان از هم می پاشد. ایمان واقعی و عمل صالح مکمّل هم بوده و قدرت پایداری و مقاومت و توان هرگونه جهاد را در مؤمن تضمین می نماید.

10.2. دستور  به یکرنگی و یکسانی ظاهر و باطن در قرآن

قرآن در آیه 20 و 21 سوره انفال بعد از دستور به اطاعت از خدا و رسول او؛ عدم سرپیچی از آنها؛ تفاوت قول و عمل را نفی نموده است: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿٢٠ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسمَعُونَ"

"ای کسانی که ایمان آورده اید خدا و پیامبرش را اطاعت کنید؛ و سرپیچی ننمایید در حالی که (سخنان او را) می شنوید (۲۰) و همانند کسانی نباشید که می گفتند: شنیدیم ولی در حقیقت نمی شنیدند."

علیرغم تصوّر افراد، وجود هرگونه فاصله بین ظاهر و باطن و عمل و گفتار افراد، بر دیگران مشهود بوده و بدین لحاظ موجب کاهش شدید اعتماد اجتماعی در روابط بین مردم و ایجاد تضاد و شکاف های عمیق اجتماعی و فرهنگی و عقیدتی و فاصله بین مردم و حاکمان و ... و در نهایت به فاصله گرفتن از اسلام می گردد. به همین دلیل؛ قرآن در آیه 43  سوره بقره، گفتار بدون عمل را مذمّت می فرماید: "أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ"

"آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید، امّا خودتان را فراموش می نمایید؛ با این که شما کتاب (آسمانی) را می خوانید آیا نمی اندیشید؟"

شواهد زیادی از آثار فاصله بین قول و عمل در بین مردم و نیز مسئولین و کارگزاران در بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی ایران موجود هست که موجب بی اعتمادی مردم به قوای مجریّه و مقنّنه و قضائیّه شده و عاملی مؤثر در بروز اختلافات و کند کردن رشد پیشرفت و نظام سازی حکومت اسلامی و گسترش عدالت و رفاه عمومی شده است. مذمّت عدم یکرنگی و صداقت و قول بدون عمل در آیات مذکور؛ ممانعت از شکل گیری معضلات مذکور در بین مسلمین و  نظام اسلامی است.

ب: بعد سیاسی و اجتماعی پیشرفت

11.2. مهدویّت مسیر نهایی جهان در قرآن[17]

آیه 5 سوره قصص مسیر نهایی جامعه بشری را معیّن نموده و پایان بی عدالتی و ظلم و ستم حاکمان خودکامه و اسلام ستیز را شکل گیری حکومت صالحان به پیشوایی آخرین حجّت معصوم خدا و وارثین زمین که همواره مورد استضعاف قرار گرفته اند، اعلام می دارد:

"وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ"

"ما می خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم."

بنابراین؛ وظیفه حکومت اسلامی قبل از ظهور و تشکیل حکومت معصوم؛ آماده سازی کشور و مردم جهت پذیرش احکام و معارف اسلامی و نظام سازی بر اساس نظام سازی موجود در قرآن و عترت می باشد. 

12.2. صراط مستقیم ضامن وحدت

آیه 153 سوره انعام بعد از دستور پیروی از راه مستقیم؛ تبعیّت از راه های مختلف را نهی و پیروی از راه های انحرافی را عامل تفرقه و پراکندگی از مسیر خدا اعلام نموده است:

وَأنَّ هَذَا صِرَاطِى مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ..."

 «و اين راه من است، مسقیم (بدون اعواج و كجى) پس آن را پيروى كنيد و به راه هاى ديگر نرويد كه شما را از راه وى پراكنده كند،..."

"زماني كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله[18] اين آيه را تلاوت كردند، خطى را در مقابل خود رسم كرده و فرمودند: اين راه خداست؛ سپس خطوط ديگرى درجانب راست و چپ ترسيم نموده و فرمود: اين راه ها كه هريك از آنها، شيطانى است كه مردم را به پيروى از آن فرامى‏خواند، پس دين نبىّ مصطفى همان صراط مستقيم است." فرمايش على عليه السلام[19] نيز به همين مضمون است كه فرمودند:"گرايش به راست و چپ گمراهى است و طريق وسط (روش اهل بيت) جاده هدايت است و خواص و آثار نبوت بر آن‏ قرار و پا برجا خواهد بود، چنان كه منفذ و راه ورود به سنّت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و راه رستگارى نيز همان است." خداوند در آیه 61 سوره یس عبادت را راه مستقیم مى‏فرمايد: "وَأنِ اعْبُدُونِى هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ" "مرا عبادت كنيد، اين صراط مستقيم است"

از مجموع آيات در ترسیم مصادیق صراط مستقیم، برمى‏آيد كه خداپرستی و تبعيّت و اطاعت از خدا و تقواپيشگى، از مصادیق صراط مستقيم هست.

13.2. حاکمیّت سنّت های الهی[20] بر امور انسان ها

آیه137 سوره آل عمران وجود قوانین و احکام بین پدیده ها و اجتماع و روابط انسان ها با یکدیگر را بیان داشته است: "قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ"

"پیش از شما، سنّت هایی وجود داشت؛ (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشت هایی داشتند؛ که شما نیز، همانند آن را دارید.) پس در روی زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟"

در زیر به برخی مصادیق سنّت های الهی، که از اصول پیشرفت در قرآن نیز می باشند؛  و در امور فردی هم  جاری هست اشاره می شود:

1.سنّت حاکمیّت بر سرنوشت جامعه و فرد؛ و عدم تغییر بدون تلاش آحاد جامعه:

 "اِنَّ اللّه لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّروُا ما بِأنفُسِهِم"[21]

"خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد تا این که آنچه را در خودشان است تغییر دهند."

2. سنّت دفاع از حقّ و سرکوبی باطل: یکی دیگر از سنّت های الهی این هست که خدا همواره حقیقت را روشن و تقویت نموده و ظلم را فرو می نشاند: "لِیُحِقُّ الحَقَّ وَ یُبطِلَ الباطِلَ وَ لَو کَرِهَ المُجرِمُون"[22]

"تا حقّ را تثبیت کند، و باطل را از میان بردارد، هر چند مجرمان کراهت داشته باشند."

3. سنّت غلبه دین حقّ و یاری پیامبران: خدا پیامبران خود را به طور خاص یاری می کند و می فرماید: "إِنَّا لَنَنصُرُ رُ سُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ "[23]  "ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده اند، در زندگی دنیا و (در آخرت) روزی که گواهان به پا می خیزند یاری می دهیم."

4. سنّت آزمایش و سنّت های وابسته به آن: برای این که سنّت آزمایش که علاوه بر جنبه اجتماعی، در امور فردی هم جاری است تحقّق یابد، باید زمینه ارتکاب افعال اختیاری و انتخاب راه و روش برای انسان ها فراهم گردد و ابزاری در دسترس آنان قرار گیرد تا به وسیله آن ها آزموده شوند. ابزارهای آزمایش، امورخوشایند و ناخوشایند انسان هاست؛ لذا همه سنّت های مقیّد و وابسته که در حقّ مؤمنان و کافران وجود دارد وابسته به این سنّت است:  "وَ لَنبلُوَنَّکُم بِشَی ءٍ مِن الخَوفِ و الجُوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الأموالِ وَ الأنفسِ و الثَّمراتِ"[24]

5. سنّت املاء و استدراج: این سنّت که می توان آن را یکی از مصادیق سنّت زیادت ضلالت و امداد اهل باطل قلمداد کرد، بدین معناست که خدای متعال بر نعمت های مادی و دنیوی اهل باطل می افزاید تا فریفته و مغرور شده و در راه خود استوارتر شوند و بر کفر خود بیفزایند و استحقاق عذاب بزرگ تر و دردناک تری را بیابند: "و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جائی که نمی دانند، گرفتار مجازات شان خواهیم کرد و به آنها مهلت می دهم (تا مجازات شان دردناک تر باشد)؛ زیرا طرح و نقشه من، قوی است."[25]

6. عدم لیاقت ظالمین برای رهبری انسان ها از طرف خداوند: "لا ینال عَهدِی الظّالِمینَ"[26] " پیمان من، به ستم کاران نمی رسد(و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند.)"

این آیه؛ عصمت رسول خدا و جانشینان وی را ثابت می کند. بنابراین آیه؛ رهبر برگزیده از طرف خدا باید از هرگونه خطا و گناه و ظلمی مبرّا باشد. مراد از کلمه «ظالمین» شامل هر کسی است که ظلمی از او صادر شود، چه ظلم بسیار کوچک و چه ظلم شرک و معصیت؛ در همه عمر یا در ابتداء تکلیف و بعد توبه کرده و صالح شده باشد؛ هیچ یک از این افراد نمی توانند امام باشند.

14.2. خدا تنها حامی و بهترین وکیل مردم

آیه 173 سوره آل عمران باور قلبی مسلمانان را در برخورد دشمنان اسلام بیان می فرماید که همواره خدا بهترین حامی و وکیل می دانند. این اعتقاد ضمانت اجرایی پیروزی مسلمانان در مواجهه حقّ با باطل و دفع دسیسه های دشمن و انواع پیشرفت های علمی و نظامی می باشد: "اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: مردم [ لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کرده اند؛ از آنها بترسید! امّا این سخن، بر ایمان شان افزود؛ و گفتند: خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست."[27]

15.2. پیشرفت اجتماعی در گرو وحدت مردم

آیه 103 سوره آل عمران عامل الفت بین مردم و در نتیجه برچیدن بساط نفاق و تفرقه و کینه و دشمنی و انواع فتنه از بین مسلمانان را تمسّک به قرآن و عترت که ریسمان الهی تعبیر شده  دستور می فرماید:

"وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا..."

"و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت ]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دل های شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید..."

در تفسير عيّاشى از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود: "حبل الله كه خداى تعالى مردم را امر فرموده كه به آن تمسّك كنند و فرموده «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا» آل محمد عليهم السلام اند."[28] درتفسير على بن ابراهيم آمده است از معصوم عليه السلام در معناى «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً» سوال کردند؛ فرمودند: توحيد و ولايت"[29]

16.2. تعیین تکلیف مردم در اطاعت و مرجع اختلافات

آیه 59 سوره نساء و چندین آیه دیگر جهت حفظ وحدت مردم و پرهیز از هرگونه تفرقه و اعمال قدرت صاحبان زر و زور و قدرت و سلایق شخصی و گروهی،تکلیف اطاعت مردم و مرجع رفع اختلافات را تعیین فرموده است: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا"

"ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیای پیامبر] را و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید؛ این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است."

این آیه دستورالعمل قوای مقنّنه و مجریّه و دستگاه قضایی و انتظامی و اطلاعاتی حکومت اسلامی و عموم مردم می باشد که جهت پیشبرد اهداف اسلام؛ جز اطاعت از خدا و رسول او و جانشینان معصوم پیامبر خدا از احدی اطاعت نکرده و در قضاوت و اختلافات به خدا و پیامبر او مراجعه نمایند. در آخر آیه؛ وضعیّت کسانی که اختلافات خود را به خدا و رسول او ارجاع می دهند؛ ایمان به خدا و روز قیامت بیان می فرماید که تلویحا اشاره لطیفی است به این که اگر در اختلافات به مرجعی دیگر رجوع کردند به خدا و روز قیامت ایمان ندارند.

17.2. کشمکش و اختلاف منشاء کاهش قدرت مسلمانان

آیه 46 سوره انفال همچون آیات متعدّد در قرآن؛ به اطاعت از خدا و رسول خدا امر فرموده و نزاع و کشمکش را عامل سستی و کاهش قدرت و اعتبار مسلمین عنوان نموده است:

"وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِينَ"

"و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است."

بنابراین؛ عامل قدرت و اعتبار مسلمین وحدت و یکرنگی و یگانگی با یکدیگر است.  

18.2. حاکمیّت عدالت بر کلیه شئون جامعه

آیه 135 سوره نساء دستور صریح به قیام به اجرای عدالت و عدم تحریف و انحراف از حقّ نموده است:

"ای کسانی که ایمان آورده اید کاملاً قیام به عدالت کنید برای خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد(چرا که) اگر آنها غنیّ یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنابراین، از هوی و هوس پیروی نکنید؛ که از حقّ، منحرف خواهید شد و اگرحقّ را تحریف کنید و یا از اظهار آن اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام می دهید، آگاه است."[30]

میزان و قانون دو ابزار تحقّق عدالت

آیات 7 و 8 سوره رحمان  در جهان آفرینش وجود میزان و قانون را اعلام می دارد که لازمه زندگی فردی و اجتماعی است: "وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿٧ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ"

 "و آسمان را برافراشت، و میزان و قانون گذاشت، تا در میزان طغیان نکنید(و از مسیر عدالت منحرف نشوید)"

 رعایت عدالت حتّی در دشمنی

آیه 8 سوره مائده به مؤمنان دستور قیام برای خدا و عدالت ورزی حتّی با دشمنان خود فرموده است:

"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّـهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّـهَ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ"

"ای کسانی که ایمان آورده اید همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت گواهی دهید، دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام می دهید، با خبر است."

این آیه، علاوه بر وجوب عدالت در بین مؤمنان و شهادت عادلانه که دستورالعمل دیگری برای دستگاه قضایی حکومت اسلامی است؛ رعایت عدالت و ترک گناه در جنگ های قومی و گروهی و حزبی و... را نیز بیان می فرماید.

عدالت اقتصادی در قرآن[31]

آیه 181 تا 183 سوره شعراء بخشی از قوانین و چارچوب نظام سازی اقتصاد اسلامی برای شکوفایی اقتصاد مسلمانان را در قالب امر فرموده است که عدم اجرای این قوانین، نافرمانی آشکار از دستور خدا خواهد بود: "أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَاتَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ"

"حقّ پیمانه را ادا کنید (و کم فروشی نکنید)، و دیگران را به خسارت نیفکنید (۱۸۱) و با ترازوی صحیح وزن کنید (۱۸۲) و حقّ مردم را کم نگذارید، و در زمین تلاش برای فساد نکنید."

1902. منع درآمد نامشروع  و لقمه حرام

آیه 29 سوره نساء از خوردن مال نامشروع و تجارت حرام منع نموده و این قانون را اساس هر گونه تجارت اقتصادی قرار داده است: "یَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ..."

ای کسانی که ایمان آورده اید اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر این که تجارتی با رضایت شما انجام گیرد...."

20.2. تحریم ظلم ضامن عدالت در جامعه

در آیات متعدّد عدم ظلم خدا به احدی ذکر شده که مانع ظلم انسان ها به یکدیگر نیز شده و نوع رابطه خدا با انسان و روابط انسان ها با یکدیگر را تعیین نموده و وعده عذاب سختی به مرتکبین ظلم داده و جهت عبرت و یقین از اجرای مجازات، عذاب دسته جمعی اقوامی نیز در قرآن اشاره شده است. علّت عذاب قوم های نوح، هود، صالح، لوط، شعیب، تبع، فرعون، اصحاب سبت، اصحاب رسّ، اصحاب فیل و... غالباً  اموری از قبیل کفر و شرک و ظلم  بوده است. بنابراین؛ ظلم در هر شکل و قالبی از سوی هیچ کس و با هر دلیلی پذیرفته نخواهد شد.

21.2. وجوب عمل به عهد و پیمان ها

در آیه 1 سوره مائده وجوب عمل به عهد و پیمان و قراردادها ثابت شده است:"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ" دستور این آیه؛ هرگونه عهد و پیمانی را اعم از عهد و پیمان اخلاقی و مالی و نکاح و یا رأی عدّه ای  به فردی جهت انجام مسئولیّت و یا پست و مقامی در سطح خرد و کلان ملّی به طور شفاهی یا کتبی را شامل می شود. لذا؛ در صورت عهدشکنی و امتناع از اجرای مفاد قرارداد؛ حقّ الناس تعلّق می گیرد. بنابراین؛ آراء مردم به نامزدهای ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر و روستا و هر مسئولیّتی که مشروط به انجام شرائط و وعده های معیّن شده قبل از احراز منصب توسّط مردم یا منصوب کننده هست؛ شامل شده و در صورت عدم اجرای وعده های خود و شرائط پذیرفته شده، ظلم محقّق شده و حقّ الناس نسبت به تک تک رأی دهندگان و منصوب کنندگان و کلیه افراد ذی حقّ تعلّق می گیرد.

22.2. تأمین امنیّت مردم با حکم مفسدین در زمین

خداوند منتقم در آیات33 و34 سوره مائده، برای تأمین امنیّت مردم از عمل فسادکنندگان امنیّتی و اقتصادی و سیاسی و اخلاقی و...؛ حکم مجازات آنها را با بیان نحوه کشتن مفسدین صادر و هرگونه فساد در زمین را جنگ با خدا و پیامبر خدا اعلام نموده و عذاب دنیوی و اخروی بر ای آنها تعیین فرموده است: "کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین می کنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می برند،) فقط این است که اعدام شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود؛ و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست؛ و در آخرت، مجازات عظیمی دارند."[32]

این آیات؛ قانون دستگاه قضایی حکومت اسلامی است؛ که درحفظ حقوق مردم و رفع موانع پیشرفت از مسیر نظام اسلامی موظّف به اجرای آن هستند. از این آیات چنین برمی آید؛ که متجاوزین به حقوق مردم در هر زمینه و با هر منصب و مقام و ثروت و اعتباری که باشند؛ در اسلام آزادی عمل نداشته؛ و این مجازات بر کلیه مصادیق مفسد در زمین و هرگونه تلاش در ایجاد و ترویج هر نوع فسادی یکسان بوده، و اجرای آن واجب شرعی بر حکومت اسلامی هست. از این رو؛ عدم اجرای این قانون؛ موجب افزایش فساد و رشد کانون های قدرت و فساد مالی و تجاری و اخلاقی و... می گردد که خطر بزرگی بر نظام اسلامی بوده و به جری تر کردن مفسدان و اثبات امتناع از اجرای دستور قرآن و ناکارآمدی مدیریّتی کارگزاران حکومت اسلامی و ظلم روزافزون بر مردم می انجامد.

23.2. نظارت همگانی ضامن بقاء و سلامتی جامعه اسلامی

در آیه 71 سوره توبه ولايت مؤمنان بر يكديگر و اجازه امر به معروف و نهی از منکر از سوی خدا اعلام شده است: "وَالمُؤْمِنُونَ وَالمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ المُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ»

"مردان و زنان مومن بعضى از ايشان اولياء بعض ديگرند امر به معروف و نهى از منكر مى‏نمايند و نماز به پا مى‏دارند و زكات مى‏پردازند و خدا و رسول اش را اطاعت مى‏كنند."

 لازمه امر به معروف و نهى از منكر، قيام بندگان به وظيفه عبوديّت و خضوع نسبت به پروردگار يعنى نماز و قيام به وظيفه دستگيرى از فقرا يعنى پرداخت زكات و نيز اطاعت خداوند و رسولش و احیاء همه دستورهاى دينى است. در این آيه ولايت داشتن مؤمنان بر يكديگر ثابت مى ‏گردد. ترتيب عبارت در آيه فوق نیز نكته ظريفى را مى‏ رساند و آن اين كه دو فريضه امر به معروف و نهى از منكر، از ايمان به خدا و اقامه نماز و اداء زكات و اطاعت خدا و رسول او اولى تر بوده و بيانگر اين است كه اين دو واجب، ضامن نظام سازی حکومت اسلامی در حوزه های مختلف و نیز گسترش و اجراى احکام شرعی در جامعه هست.

امام خمينى(ره) در باره قلمرو معروف و منكر مى‏فرمايد: "آنچه عقلًا يا شرعاً واجب است امر به آن واجب است و آنچه كه عقلًا زشت است و شرعاً حرام است، نهى از آن واجب است و آنچه مستحب است امر به آن مستحب و آنچه مكروه است نهى از آن مستحب مى‏ باشد."[33]

دو فريضه امر به معروف و نهى از منكر بر همه مسلمانان واجب بوده و حيطه‏آن محدوديّتى نداشته و شامل همه مسائل اعتقادى و فرهنگى و سياسى مى‏شود و وسيله‏اى مؤثّر در اعمال نظارت همگانى و اصلاحات لازم هست. امام خمينى(ره) در مسئله 434 تحرير الوسيله در حكم سكوت در موارد مهم مى‏فرمايند: «اگر در سكوت علماى دين و پيشوايان مذهب، ترس اين باشد كه معروف به منكر و منكر معروف شود، برايشان واجب است علم خود را آشكار نمايند، و سكوت جايز نيست هرچند بدانند انكار آنان درجلوگيرى از فاعل مؤثر نيست، و اگر موضوع از امورى است كه شارع به آن اهميّت فراوان مى‏ دهد، توجّه به زيان و تنگنا نمى ‏شود».

نظارت عمومی دستور خدا و آمران به معروف و ناهیان از منکر جزو رستگاران

آیه 104 سوره آل عمران علاوه بر بیان وجوب امر به معروف و نهی از منکر؛ رستگاری آمران به معروف و ناهیان از منکر را اعلام می دارد:"وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ"

"باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند." عبارت" وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ" اشاره به متخصصين اين امر دارد. دين خير و معروف، و شّر منكر است. امر به معروف ونهى از منكر خود يك اصل عبادى، سياسى، اجتماعى و اخلاقى بوده و مسئوليّت استقرار حكومت اسلامى و جهاد در راه حفظ استقلال امّت و سرزمين هاى اسلامى هم بر اصل امر به معروف ونهى از منكر استوار و قوام می یابد. امّا وجوب امر به معروف و نهی از منکر به آمران و ناهیان که جزو رستگاران هستند؛ مشروط به احراز شرائط انجام این فریضه و اهلیّت لازم می باشد که از عبارت مذکور در آیه مستفاد هست.

امام خمينى(ره) در امر به معروف و نهى از منكر بذل جان و مال را نيز براى حفظ عقايد مسلمانان يا حفظ احكام ضروري اسلام واجب دانسته و می فرماید: "اگر معروف يا منكر از امورى باشد كه شارع مقدّس به آن اهميّت زياد مى‏دهد مثل اصول دين يا مذهب و حفظ قرآن مجيد و حفظ عقايد مسلمانان يا احكام ضروري، بايد ملاحظه شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمى‏شود، پس اگر توقّف داشته باشد حفظ عقايد مسلمانان يا حفظ احكام ضرورّيه اسلام بر بذل جان و مال واجب است بذل آن واجب است."[34]همچنين امر به معروف و نهى از منكر در بدعت گذارى در اسلام مى‏فرمايند: «اگر بدعتى در اسلام واقع شود مثل منكراتى كه دولت هاى جائر انجام مى‏ دهند به اسم دين مبين اسلام واجب است خصوصا بر علماء اسلام اظهار حقّ و انكار باطل، و اگر سكوت علماء اعلام موجب هتك مقام علم و موجب نمى‏كند."[35]

24.2. منع اشاعه انواع فساد در جامعه اسلامی

آیه 19 سوره نور برای اشاعه دهندگان فساد اخلاقی و مالی و ... در بین مردم با ایمان وعده عذاب دردناکی را اعلام می نماید:"إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ"

"کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است؛ و خداوند می داند و شما نمی دانید"

بنابراین آیه؛ هیچ کس مجاز به انجام و ترویج هرگونه زشتی و فساد در نظام اسلامی نیست. توضیح بیشتر در بند 22.2 در تأمین امنیّت مردم با حکم مفسدین گذشت.

25.2. جهاد و شهادت در راه خدا کلید بن بست ها

 آیات جهاد مقیّد به "فی سبیل الله" شده و ارزشمندی جهاد با دشمنان اسلام با مال و جان و آبرو و... مشروط به راه خدا شده؛ تا كسى هدف از جنگ و جهاد را كشورگشايى يا حرص و طمع و کسب قدرت و ثروت و... تصوّر نكند. آیه 78 سوره حجّ با صیغه امر جهاد در راه خدا را واجب نموده است.[36] آیه 41 سوره توبه نیز دستور جهاد با گذشتن از اموال و جان داده است.[37] دریافت هدایت و امداد الهی با انجام  جهاد در آیه 69 سوره عنکبوت بیان شده[38] و پیروزی قطعی مهاجران و مجاهدان در راه خدا در آیه 20 سوره توبه[39] و نیز وجوب جنگ با مشرکینی که با مسلمانان می جنگند، در آیه 36 سوره توبه[40] آمده است. خطاب تمام آيات جميع مسلمين را شامل شده؛ لذا؛ دستور جنگ و قتال جهت حفظ اسلام و نظام اسلامی يك امر جمعى و حكومتى است.

26.2.  مخلوط نکردن حقّ با باطل

قرآن در سوره بقره آیه 41[41] دستور به عدم اختلاط حقّ و باطل نموده و بدین وسیله ترویج افکار التقاطی که فریب مردم را نیز به دنبال داشته و استفاده ابزاری از حقّ جهت اعمال نیّات و اهداف باطل را نهی و نفی نموده است: "و حقّ را با باطل نیامیزید و حقیقت را با این که می دانید کتمان نکنید."

27.2. عدم پیروی از رأی اکثریّت

آیه  116 سوره انعام دلیل نهی از اطاعت از رأی اکثریّت را گمراهی و تبعیّت از حدس و گمان اعلام فرموده است:«وَإنْ تُطِعْ أكْثَرَ مَنْ فِى الأرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إنْ يَتَّبِعُونَ إلَّاالظَّنَّ وَإنْ هُمْ إلَّا يَخْرُصُونَ»

 «و اگر اكثر مردم روى زمين را اطاعت كنى تو را از راه خدا گمراه خواهند كرد كه جز گمان را پيروى نمى‏كنند و جز تخمين نمى‏زنند.»

علامّه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرماید: "معناى آيه چنين مى‏ شود که بيشتر اهل زمين از آنجا كه پيرو حدس و تخمين هستند نبايد ايشان را در آنچه بدان دعوت مى‏ نمايند و طرقى كه براى خداپرستى پيشنهاد مى‏ كنند اطاعت نمود، براى اين كه حدس و تخمين آميخته با جهل و عدم اطمينان است و عبوديّت با جهل به مقام ربوبى سازگار نيست."[42]

عقل نيز به همين معنا حكم مى ‏كند؛ هم چنان كه در آيه شريفه 39 سوره إسراء مى‏ فرمايد «وَلا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» "چيزى را كه به آن علم (يقين) ندارى پيروى نكن" زيرا اميال و آرزوها و طبيعت انسان عقل را اغفال مى‏كند، همچنان که قرآن می فرماید:"وَإنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إنَّ رَبَّكَ هُوَ أعْلَمُ بِالمُعْتَدِينَ"[43]  "بسيارى به هواى نفس خود از روى جهل و نادانى به گمراهى مى‏روند."

خداوند در آيه‏ 26 سوره ص سبب گمراهى را به حضرت داوود، پيروى از هواى نفس اعلام مى‏دارد:

"وَلا تَتَّبِعِ الهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ"

"هرگز هواى نفس خود را پيروى نكن كه تو را از راه خدا گمراه مى‏سازد."

بنابر آيات متعدّدی؛ نظر و خواست هر نوع عقلى را نمى ‏توان پيروى نمود. قرآن كريم در آیه 53 سوره یوسف يك بعد نفس انسان را نفس امّاره مى‏ داند، كه او را به سوى كارهاى زشت و پست فرا مى ‏خواند: "إنَّ النَّفْسَ لأمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إلَّا مَا رَحِمَ رَبِّى" نفس امّاره به گونه‏ اى است كه مى‏ توان تمامى ابعاد منفى طبيعت انسان را از آثار آن دانست. از نظر قرآن اگر انسان احساس بى‏ نيازى و توانگرى كند به سركشى و طغيانگرى خواهد پرداخت: "كَلَّا إنَّ الإنسَانَ لَيَطْغَى أنْ رَآهُ اسْتَغْنَى"[44] اگر انسان به مقامى برسد يا جاه و جلالى را به دست آورد يا به مال و ثروتى دست يابد، گمان مى ‏كند از خدا نيز بى‏ نياز شده و از اين رو به طغيانگرى مى‏ پردازد. همه این خصوصیّت ها در صورت مخالفت با مسیر فطرت؛ مانع شکل گیری عقل سالم شده و فرد و جامعه را به گمراهی و تباهی می کشاند؛ لذا؛ اطاعت از نظر اکثریّت نهی شده است.

 28.2. منع هرگونه فتنه در جامعه اسلامی

دلیل منع فتنه در آیه 25 سوره انفال همه گیری آن  بوده و عموم مردم را متحمّل عواقب و آثار فتنه اعلام می فرماید: "وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ"

"و از فتنه ای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمی رسد؛ (بلکه همه را فرا خواهد گرفت؛ چرا که دیگران سکوت اختیار کردند.) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد"

دستور قتل فتنه گران در قرآن

آیه 39 و 40 سوره انفال دستور به جنگ با فتنه گران تا اتمام فتنه داده است:

"وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّـهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ..."

"و با آنها پیکار کنید، تا فتنه برچیده شود، و دین (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد و اگر آنها (از راه شرک و فساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خودداری کنند، (خداوند آنها را می پذیرد؛) خدا به آنچه انجام می دهند بیناست..."

یک علّت تأکید قرآن به جنگ تا ریشه کنی فتنه در جامعه؛ این است که چون فتنه کم کم و نامرئی و با نفوذ در باورهای مردم با قصد تخریب دین، ولی در چهره دین داری و موجّه نمایان می شود و برخی را با خود همراه می کند؛ لذا؛ در صورت باقی ماندن فتنه گران و آثار آنها در جامعه، امکان بروز فتنه در جامعه و صدمات مجدد وجود خواهد داشت.

29.2. یاری خدا تنها ضامن پیروزی و موفقیّت

آیه 160 آل عمران یکی از سنّت های جاری در فرد و جامعه را که با یاری خدا؛ قطعی بودن شکست دشمنان را بیان می فرماید که یقین به این مهم زمینه ساز پیروزی فرد و جامعه می باشد: "إِن يَنصُرْكُمُ اللَّـهُ فَلَاغَالِبَ لَكُمْ وَ إِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَاالَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّـهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ"

"اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟ و مؤمنان، تنها بر خداوند باید توکّل کنند."

30.2. بکارگیری همه توان و امکانات در هر عصر

آیه 60 سوره انفال دستور آمادگی کامل و تجیهّز به آخرین توان رزمی در هر عصر، برای مقابله با دشمن داده و وظیفه حکومت اسلامی را در دفاع از مردم و کشور تعیین فرموده است: "وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّـهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّـهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ"

"هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان ]، آماده سازید و (همچنین) اسب های ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمی شناسید و خدا آنها را می شناسد و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، به طور کامل به شما بازگردانده می شود، و به شما ستم نخواهد شد."

عبارت «وَأعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» جهت آمادگى در حدّ توانايى در كليه امور نظامى، سياسى، فرهنگى و ... براى دفاع در مقابل تهاجم دشمنان خدا؛ خطاب و امر به جميع مسلمانان هست؛ لذا؛ طبق اين آيه مسلمانان وظيفه دارند متناسب با آخرين پيشرفت هاى روز خود را براى دفاع همه جانبه فرهنگى، نظامى، سياسى و ... آماده نگه دارند. اين نحو آمادگى جز در قالب حكومت اسلامى و استفاده از امكانات و بسيج عمومى مردم امكان پذير نيست.

محدودیّت استفاده از هر وسیله در نیل به هر نوع پیشرفت   

آیه 141 سوره نساء قانون و دستوالعمل نظام اسلامی و کلیه امور مرتبط با بیگانگان هست:

"وَلَن يَجْعَلَ اللَّـهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا""وخداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است"

اين آيه نحوه ارتباط و هرگونه فعّاليّت و رفتار و قانونى كه راه تسلّط بيگانگان را بر مسلمانان باز نمايد شامل شده، و تمام حيطه‏هاى ‏اقتصادى، سياسى، فرهنگى، اجتماعى و... مربوط شامل شده و تکلیف کارگزاران حکومت اسلامی در برخورد با غیرمسلمانان را معیّن نموده و فصل الخطاب هرگونه ارتباط مسلمین با غیرمسلمانان  هست.

31.2.  ارزشمندی علم و دانش، منشاء پیشرفت های بشری

علم لدنی و اکتسابی هر دو در اسلام ارزشمند بوده و عالم و معلّم از جایگاه والایی برخوردار هست، به طوری که حضرت علی علیه السلام در ارزشمندی علم و معلّم فرمودند: "هرکس یک حرف به دیگری یاد بدهد او را بنده خود ساخته است." آیه 269 سوره بقره از علم لدّنی و اکتسابی به حکمت یاد نموده و دارنده آن را داشتن خیر کثیر نامیده است."يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاءُ وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ"

"(خدا) دانش و حکمت را به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می دهد؛ و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است. و جز خردمندان، (این حقایق را درک نمی کنند، و) متذکّر نمی گردند."

منظور از اولواالباب پیامبر و اهل بیتعلیهم السلام و منشاء پیدایش همه نوع معرفت و پیشرفتی علم می باشد، لذا؛ میزان پیشرفت یا عقب ماندگی هر فرد و جامعه ای با میزان علم سنجیده می شود.

32.2. تشویق مردم به اعمال صالح با پاداش مضاعف

خداوند حکیم؛ در آیه 40 سوره نساء با تأکید مکرر در قرآن به عدم ظلم از سوی او بر مردم؛ با تشویق مردم به اعمال نیک و قرار دادن پاداش مضاعف؛ راه را برای انواع جهاد و پیمودن مسیر پیشرفت و تحمّل سختی ها با دریافت پاداش مضاعف گشوده است:"إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ  وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا"

"خداوند (حتّی) به اندازه سنگینی ذرّه ای ستم نمی کند؛ و اگر کار نیکی باشد، آن را دو چندان می سازد؛ و از نزد خود، پاداش عظیمی (در برابر آن) می دهد."

3. موانع پیشرفت جامعه

اصول پیشرفت و سنّت های اجتماعی در قرآن که پیش تر گفته شد؛ در صورت عدم تحقّق در امور فردی و جامعه؛ یکی از موانع اصلی در مسیر پیشرفت فرد و جامعه شده و موجب خسارات و صدمات غیر قابل جبران خواهد شد. موارد زیر نیز بعد از موارد مذکور در اصول پیشرفت؛ مانع پیشرفت بوده و از جمله عوامل عقب ماندگی می باشند:

1.3. عدم تعقّل بدترین ویژگی انسان ها در قرآن

قرآن در آیه 22 سوره انفال و آیاتی دیگر به شدّت عدم تعقّل انسان ها را مذمّت نموده است: "إِنَّ شَرَّالدَّوَابِّ عِندَاللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَايَعْقِلُونَ"[45] به طوری که کلمه "لَا يَعْقِلُونَ" در14 آیه قرآن3  بار با "أَكْثَرُهُمْ " و 2 بار با " قَوْمٌ" و در سایر آیات با ضمیر جمع تکرار شده است که نشانگر اهمیّت موضوع و عمومیّت این صفت منفی و عدم تعقّل انسان ها در امر خدا  هست؛ زیرا مانع معرفت و علم و بصیرت دینی و عدم پذیرش حقّ شده و در برابر حقّ قرار می گیرند. چنانکه در آیه 23 سوره انفال به روی گردانی از حقّ اشاره شده است که یکی از موانع اصلی و زیربنایی در عدم تحقّق پیشرفت در فرد و جامعه می باشد: " و اگر خداوند خیری در آنها می دانست، (حرف حقّ را) به گوش آنها می رساند؛ ولی (با این حال که دارند،) اگر حقّ را به گوش آنها برساند، سرپیچی کرده و روگردان می شوند."[46]

بنابراین؛ آموزش تفکّر و تعقّل که ابزار اصلی معرفت به خدا و تشخیص حقّ و باطل و پذیرش حقّ و فراگیری علوم  و منشاء و ابزار پیشرفت فرد و جامعه می باشد، وظیفه اصلی حکومت اسلامی است.

2.3.  برگشت به گذشته ها

برگشت و تداوم وضعیّت گذشته، و همسویی با عواملی که موجبات ضلالت را فراهم نمودند؛ همواره موجب خسران غیرقابل جبران فرد و جامعه و یکی از معضلات اصلی هر نوع پیشرفتی بوده که در ضلالت بعد از هدایت و شکستن توبه در افراد و نیز برگشت ظالم به شکلی دیگر با القائات سوء در انقلابیون از سوی عوامل نفوذی دشمن در انقلاب های مردمی به وضوح قابل مشاهده هست. به همین دلیل، قرآن در آیه 149 سوره آل عمران از برگشت به وضعیّت گذشته و از سرگیری اطاعت از کافران منع نموده است: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ"[47]

علامه طباطبایی در ذیل این آیه می فرماید: "بعيد نيست كه از سياق آيات استفاده شود كه گويا كفّار بعد از داستان جنگ احد و در روزهايى كه اين آيات نازل مى ‏شده يكى يكى مؤمنين را مى‏ ديدند، و اين مطلب را به عنوان خيرخواهى به آنان القاء مى‏ كردند كه مثلا جنگ با كفار قريش در احد اشتباه بوده، و از اين به بعد به طور كلى اين كار صلاح نيست، و كوتاه سخن اين كه مؤمنين چيزهايى مى‏ گفتند كه در آينده حاضر به قتال نشوند، و نيز مطالبى در ميان مى ‏آورده‏ اند كه باعث نزاع و تفرقه و تشتّت كلمه و اختلاف بين آنان شود."

روش ایجاد تغییر در باورها و اعتقادات انقلابیون و ایجاد ناامیدی که این آیه به آن پرداخته است؛ در طول تاریخ یکی از روش های مرسوم در مواجهه جبهه حقّ علیه باطل بوده است؛ لذا؛ دستور این آیه عمومیّت داشته و در تمام اعصار و همه مصادیق را شامل می شود. شواهد زیادی از اعمال این روش و برگشت به گذشته ها؛ در ایران و جهان وجود دارد که در پیمودن مسیر پیشرفت؛ کاهش خسارات این معضل نیاز مبرم کارگزاران نظام اسلامی است.

3.3. قطع ارتباط با خدا بعد از دوستی با دشمنان خدا

آیه 28 سوره آل عمران[48] هرگونه دوستی و قرارگرفتن تحت امر کافران را منع و دستور اطاعت از خدا  می دهد که دستورالعمل کارگزاران و مدیران نظام اسلامی است: "افراد با ایمان نباید به جای مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند؛ و هر کس چنین کند، هیچ رابطه ای با خدا ندارد؛ مگر این که از آنها بپرهیزید؛ خداوند شما را از (نافرمانی) خود برحذر می دارد و بازگشت (شما) به سوی خداست."

5.3. شیطان دشمن انسان ها و مانع پیشرفت جامعه         

خصوصیات و عمل شیطان در قرآن به طور عینی و قابل سنجش بیان شده و امکان شناسایی این رفتارها را در خود و دیگران و گروه ها و احزاب و... فراهم نموده است که به برخی اشاره می گردد: ایجاد فتنه در بین مردم در سخن ها و دشمن آشکار مردم[49] و دستور شیطان امر به بدی و کارهای زشت،[50] و وعده فقردستور بخل و امر به زشتی ها[51] و قرین بودن شیطان در فراموشی یاد خدا[52] و  بازداشتن از راه خدا و محاسبه اشتباه از عمل خود.[53]

 

4. علل عقب ماندگی مسلمانان از جوامع غیرمسلمان در قرون معاصر

تاریخ اسلام مملوّ از پیشرفت های علمی و صنعتی و طبّی و ... به صورت اختراع و ابداع و تولید علم از سوی دانشمندان برجسته مسلمان می باشد که جرعه ای از خرمن علم  ائمه علیهم السلام می باشد، به طوری که علم شیمی[54] با اهتمام دانشمندان مسلمان نه تنها خرافات را از این علم زدودند، بلکه با نوآوری های خود زمینه را برای پیشرفت های شگفت انگیز در دوره های بعد نیز فراهم آوردند. در انتقال علم شیمی به جهان اسلام، دانشمندان مسلمان ایرانی مانند جابربن حیّان، زکریای رازی، ابونصر فارابی،  ابوریحان بیرونی و ... نقش به سزایی داشته اندکه استاد جابربن حیّان حضرت جعفرصادق علیه السلام بود. علم طبّ نیز میراث گرانقدر پیامبر و ائمه علیهم السلام هست و طبّ الصادق و طبّ الرضا و... و طبّ ابن سینا و...علاوه بر مسلمانان، مأخذ اطبّاء کشورهای غیرمسلمان معاصر نیز شده است؛ ولی در سه قرن گذشته؛ به دلیل غلبه فرهنگ اروپایی در کشورهای مسلمان نشین، پیشرفت در حوزه های مختلف کند و یا متوقّف شده است.

 

نحوه رسوخ فرهنگ غربی در کشورهای مسلمان به ترتیب وقوع از چندین راه میسّر و تحقّق یافته است:

 اوّلین راه نفوذ؛ تکرار توطئه موفق بیگانگان در کشور مسلمان نشین اندلس که برای دشمنان اسلام با سربازانی مؤمن و شجاع و توانمند، دژی مستحکم و غیرقابل نفوذ بوده، با ترویج ازدواج موقّت و تبدیل به هوسرانی و عیّاشی با احداث باغ بزرگ و تفریح گاه عمومی از سوی کشیشان مسیحی، در کنار رودخانه قرطبه پایتخت اندلس با گردش دختران مسیحی با مأموریّت دلربایی از مسلمانان؛ موجبات رفت و آمد سران و بزرگان مملکت و مردان مسلمان برای چشم چرانی و تماشا به این باغ را فراهم نمودند. سپس مشروبات الکلی رایگان وقف جوانان مسلمان نمودند تا عقل و دین و بصیرت دینی و غیرت و مردانگی را با هم از مسلمان ها بگیرند. ایجاد مدارس رایگان با معلّمان مسیحی و ایجاد میخانه با مأموریّت دختران مسیحی اروپایی، راهکار دیگری در ایجاد زمینه فساد اخلاقی و کاهش تقیّدات مذهبی و ورود گام به گام دشمن در عمق باورها و اعتقادات مسلمین بود که زمینه تصرّف دین و ایمان و ارزش های معنوی مسلمانان را فراهم نمود. با بروز آثار شوم اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و سیاسی این وضعیّت، با شکستن قدرت ایمان و جهاد و شهادت در راه خدا که در مقاومت مسلمانان نقش تعیین کننده دارد؛ بدون دفاع؛ این کشور را به تصرّف خود در آوردند.[55]

دومیّن راه نفوذ و توطئه موفق، از سوی انگلیس مبنی بر تفرقه افکنی بین مسلمانان و حاکمان کشورهای مسلمان نشین و حذف وحدت و یکدلی و ایجاد دشمنی و جنگ های قومی و جغرافیایی و ... بین کشورهای مسلمان, جهت تسلّط کامل بر آنها با کمترین زحمت و هزینه از جمله نقشه تصرّف مادی و معنوی مسلمانان بوده که اکنون نیز با استفاده از فناوری های روز و ترفند های به ظاهر جدید هر دو توطئه در حال اجرا بوده و نقش دختران اروپایی را برخی دختران و زنان مسلمان به عهده گرفته و مدارس و ترویج مسحیّت با مجوّزهای دولتی و تخریب اسلام و فاقد تمدن نمایاندن اسلام و مدینه فاضله جلوه دادن غرب با طرق متعدّد، به طور آزاد و علنی و با مجوّزهای قانونی با آثار تربیتی و اخلاقی و اعتقادات مشهود در بین جوانان فعّال هستند.

سومّین راه موفق نفوذ در کشورهای اسلامی؛ ایجاد حزب گرایی و گروه بندی جامعه[56] به نام آزادی و نمایندگی از سوی مردم محروم در دفاع از حقوق آنها از جمله زنان و کودکان و مردم فقیر و... در دویست سال گذشته با ترویج کپی حکومت حزبی در کشورهای غربی به ویژه امریکا و انگلیس موفقیـّت یافته و علاوه بر تشدید تفرقه بین مردم و بین حاکمان جامعه و مقابل هم قرار دادن مسلمان و هم وطن و ایجاد درگیری های واقعی و ساختگی از طریق مهره های خود در درون احزاب سیاسی، از طرق معمول از جمله شایعات بی اساس و تخریب چهره های مورد اعتماد مردم با هدف حذف افراد غیرقابل نفوذ و خریداری؛ و تعبیه مهره های داخلی از سوی دشمن خارجی در ارکان اصلی و تصمیم گیر کشور؛ جنگ قدرت و ثروت و مقام، جهت کسب بیشترین آراء در تصاحب ارکان اصلی کشور را نیز وارد عرصه سیاسی و اجتماعی و اخلاقی کشورهای مسلمان نشین نمود[57] تا با مشغول سازی به دعواهای حزبی و گروهی سرمایه های ملّی و معنوی مسلمانان را به تاراج برده و امکان ابداع و اختراع و پیشرفت  و جهاد علمی را از آنها بگیرند.

چهارمّین راه نفوذ؛ کاهش پوشش و رفع حجاب واجب زنان مسلمان و خودآرایی در بیرون از منزل با وسایل آرایشی وارداتی از کشورهای غربی که کشف حجاب در ایران، توسّط رضا پهلوی انجام شد؛ می باشد. نتیجه اعمال این هجمه فرهنگی و اعتقادی, کاهش غیرت مردان و اشاعه هوسرانی خیابانی و ایجاد فرهنگ چشم چرانی و مزاحمت برای بانوان مسلمان از سوی مردان مسلمان با ایجاد هم زمان بازار و پاساژ و مجتمع های اقتصادی برای تمرکز رفت و آمد و موجبات اختلاط بین زن و مرد و روابط مستقیم با فرهنگ سازی بازارگردی و گردش خیابانی و... را فراهم نمود که با هدف تغییر دیدگاه مسلمانان در مورد زن، تبدیل حرمت چادر زن و ناموس خدا و ناموس مردان خانواده و فامیل و حتّی همسایه ها و هم ولایتی ها و مسلمانان، به کالا تلقّی شدن زن و عرضه رایگان در معابر عمومی و... از نمودهای بارز هجمه عقیدتی دشمن بوده است؛ لذا؛ سست شدن بنیان محکم خانواده و ایجاد بی اعتمادی و از بین رفتن اصالت و حرمت خانواده و اشباع غرایز جنسی از سوی برخی زن و مرد مسلمان از مسیر خلاف شرع در بیرون از محیط خانوادگی از عوارض این راه نفوذی در کشورهای مسلمان نشین بوده است که آثار و تبعات اخلاقی و غیرقابل جبران در نسل حاضر و نسل های بعدی به دنبال داشته و خواهد داشت.

پنجمین راه نفوذ در کشورهای مسلمان نشین در قرن حاضر، با شبیخون فرهنگی و تصرّف غیرجغرافیایی کشورها و تصرّف و تغییر در ارزش های دینی در فضای مجازی، با استفاده از نقش اصلی زن در کلیه برنامه ها و موسیقی و تلویزیون و ماهواره و اینترنت و اخیرا تلفن همراه می باشد؛ که هریک به تناسب توان تحریک و فرهنگ سازی، از لحاظ روانی و تغییر باورها، به دلیل تصرف غیرعلنی و ورود پنهانی به باورهای فرد؛ از راه های قبلی نافذتر و بدون مقاومت بوده و توان غلبه فرهنگی در اکثریّت جامعه را داراست، با تغییر دیدگاه مهاجمان از تصرّف جغرافیایی کشورها که به دلیل آشکار بودن ماهیّت و اهداف، همواره با مقاومت شدید و هزینه های سنگین بر کشور مهاجم روبرو بوده است؛ به تصرّف پنهانی اعتقاد و باورها و کنترل افکار و عقاید و رفتارها در قالب دوستی و کمک به همنوع تبدیل شده؛ به طوری که در حال حاضر، حتّی در روستاهای کشورهای مسلمان نشین که قادر به تأمین نیازهای حداقلّی زندگی خود نیستند؛ علیرغم ممنوعیّت های شرعی و قانونی؛ از طرق مختلف از جمله قاچاق کالا و مهره های داخلی با قیمت ارزان؛ تجهیزات ماهواره و تلفن همراه و رایانه در اختیار آنها قرار می گیرد.

 علاوه بر اشاعه معضلات مذکور در چهارمین راه نفوذی؛ با تبلیغات گستردة رسانه ای با ترویج ارتباط نامشروع و پنهان و آشکار زن و مرد متأهل در فیلم ها و دختر و پسر حتّی نوجوان و از بین بردن حجب و حیاء به ویژه در بین زنان و غیرت مردان؛ موجب کاهش حرمت تک همسری و شیوع ازدواج های موقّت غیرضروری و مکرر و تبدیل به هوسرانی دائمی و افزایش روزافزون طلاق حتّی در ایران، علیرغم وجود فرهنگ اصیل و دیرین ایرانیان در حفظ کانون گرم خانوادگی، موجب سوء استفاده از حکم شرعی قرآن در ازدواج موقّت مردان شده که هدف اصلی این حکم؛ ناظر بر حفظ حرمت و حمایت اقتصادی و عاطفی زنان بیوه و فاقد سرپرست؛ و نیز حمایت از بچه های یتیم و ممانعت از گناه در موارد اضطراری زنان و مردان بیوه به هرعلّت بوده است.

کلیّه راه های نفوذی و توطئه های پیدا و پنهان دشمنان اسلام؛ افرادی را به خود مشغول نموده و به روزمرگی و ظاهربینی و فراموشی مسلمان بودن خود و ددمنشی و حیله گری دشمنان اسلام سوق داد، و نتیجه این فراموشی، استحاله فرهنگی در کشورهای اسلامی و جایگزینی خاموش فرهنگ غربی با حفظ اسامی اسلامی و حذف محتوای اسلامی و نیز محلّ واردات اروپا و امریکا و سایر کشورهای غیرمسلمان شد و عملا مانع هرگونه احساس نیاز به اختراع و ابداع و حتّی تولید علم شد و دانشگاه ها نیز محلّ واردات علوم کشورهای غربی گردید و از دانشگاه کشور اسلامی، متخصّص غربی تولید شد که در حال حاضر این روند همچنان ادامه دارد.

متأسفانه تداوم هریک از راه های نفوذی فاصله های عمیق و روشنی در بین مسلمانان و حاکمان مسلمان از اسلام واقعی که در قرآن و عترت آمده است؛ ایجاد نمود که آثار و تبعات ناشی از حاکمیّت احزاب سیاسی که در سرنوشت کلّ کشور و منطقه تأثیرگذار هست؛ از جمله در انقلاب مصر و قیام سایر کشورهای اسلامی و نیز ایران کاملا مشهود هست.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357؛ روند وابستگی سیاسی و تربیتی و فرهنگی قطع و وابستگی اقتصادی کند شده و تلاش در قطع وابستگی های علمی و فناوری و اقتصادی و پیشرفت در عرصه های مختلف با تکیه بر توان جوانان مسلمان انقلابی آغاز شد و در برخی عرصه ها رشد بسیار بالا و قابل توجهی حتّی در عرصه جهانی ایجاد شد و اختراع و ابداع و نوآوری در حوزه های متعدّد بعد از سال ها توقّف، شروع شد؛ از جمله پیشرفت ها در فناوری های پزشکی و هسته ای و صنعتی به ویژه تجهیزات نظامی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران؛ توسّط دانشمندان و پژوهشگران مسلمان ایرانی بدون وابستگی به خارج تحقّق یافت که با سرعت و توان بیشتر ادامه دارد.[58] بعد از تحقّق و تثبیت انقلاب اسلامی و پیشرفت های روزافزون؛ انقلاب ایران و روش های پیروزی ایرانیان بر سلطه رژیم پادشاهی؛ الگوی کشورهای مسلمان نشین شد و بیداری اسلامی در دو دهه اخیر شدّت یافت که موجب عقب راندن دشمنان اسلام و برملا شدن چهره خبیث و ددمنشانه آنها علیه مسلمانان جهان و روشنگری مردم از انواع ترفندها و تهاجم فرهنگی به مسلمانان در سطح جهانی شد که همچنان ادامه دارد.

در حال حاضر؛ پنج راه نفوذی مذکور در فوق؛ با همان اهداف دیرینه در کلیه کشورهای اسلامی، به ویژه در ایران به دلیل نقش هدایتگری و الگویی و ظلم ستیزی در جهان اسلام و جهان؛ با استفاده از علوم و فناوری روز؛ و خود مسلمانان در حال اجرا بوده و شاهد موفقیّت های دشمنان اسلام به ویژه در تغییر باورها و ارزش های دینی و معنوی به ارزش های دنیوی و مادّی به ویژه تلاش در تغییر ماهیّت و اهداف انقلاب ها و حفظ ظاهر انقلاب و اسلام هستیم. به طوری که، اخیرا مدیرعامل شبکه فارسی زبان farsi1 در خصوص برنامه آینده وی در مصاحبه با صدای آمریکا گفت: "تا سال 2020 کاری می کنیم مردهای ایرانی خودشان زنهایشان را برای نمایش دادن بیرون بفرستند".این جملات در اثر فراموشی پیشینه ایرانیان است که در طول تاریخ زن و مرد مسلمان و ایرانی به غیرت و بصیرت و دشمن ستیزی شهره بوده و هستند. این سخنان از سر درماندگی و تلاش به فضاسازی و فرار از شکست گفته شده و مصرف دیگری نخواهد داشت. هنوز چادر زن مسلمان ایرانی حتّی پیش فاسدترین مردان ارزشمند بوده و از آنها دور شده و سراغ بی چادرها می روند. این رفتار دائمی؛ شکست همه برنامه های دین به دنیافروش را ثابت کرده است.

همچنین؛ پنج راهکار مذکور دشمنان اسلام، در بین مسلمانان زودباور و سست ایمان و دین به دنیافروش و عافیت طلب مؤثّر بوده و در بین قشر متدیّن، همواره؛ موجب افزایش مقاومت در برابر دشمنان و تلاش بر شناسایی راه های نفوذی دشمن و مسدودی آنها با جهاد علمی و با بذل جان و مال و... در راه اسلام شده، و موجبات استفاده از قدرت معنوی اسلام و احیاء پیشرفت های اسلامی قدیم و جدید و تربیت دانشمندان جوان مسلمان ایرانی در قرن حاضر را فراهم آورده است.

 

5. نتیجه گیری

وظیفه مسلمانان در عصر غیبت؛ علاوه بر رفع موانع و زمینه سازی ظهور آخرین حجّت خدا؛ بکارگیری الگوهای معرفتی و تربیتی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و ...قرآن و عترت که میراث و گنجینه گرانقدر مسلمین و راهنمای بی بدیل هدایت بشریّت می باشد. در قرن حاضر برای دستیابی به این مهم؛ تشکیل حکومت اسلامی و مدیریّت مطابق با الگوهای اسلامی از ضروریّات مسلمانان هست. با توجّه به وضعیّت موجود مسلمانان؛ تاکنون حتّی ایران با برخورداری از  ویژگی های خاصی همچون ولایت فقیه به دلایل مذکور در فوق؛ در تمام حوزه ها به ویژه قوه قضائیّه که مرجع اصلی تأمین عدالت و ظلم ستیزی و امنیّت عمومی و شکوفایی اقتصادی کشور و همه مردم است؛ و نیز در قوه مقنّنه که وظیفه قانونگذاری برابر با قوانین و احکام اسلامی را به عهده دارد و نیز قوّه مجریّه که حافظ حقوق آحاد مردم و مجری قوانین و احکام اسلام هست؛ نتوانسته اند الگوهای اسلامی را درحوزه وظایف خود استخراج و بکارگیرند و همواره قوانین و آموزه های دینی در کلام مسئولین باقی مانده و در عمل روش های بیگانگان غیرمسلمان، محقّق شده است که به دلیل تضاد و تفاوت ماهیّت عقیدتی و دینی و همواره توأم با بن بست و رکود و هدر رفتن سرمایه های ملّی و انسانی بوده است. این روند؛ ناکارآمدی نظام سازی اسلام را نیز تبلیغ نموده و اهداف دشمنان اسلام را تسریع، و مسلمانان را عقب مانده و خود را مترقّی جلوه داده اند.

تنها راه خروج از بن بست های سیاسی و اقتصادی و قضایی و فرهنگی و آموزشی و مدیریّتی موجود در کشور؛ و دستیابی به پیشرفت واقعی و گسترش عدالت و رفاه عمومی و تبلیغ اسلام واقعی و تشیّع؛ برگشت به اصل خود، با جهاد علمی و مدیریّتی؛ و حذف هرگونه فرصت سوزی و ویژه خواری و حزب سالاری و گروه بندی در جامعه از صحنه مدیریّتی سطوح خرد و کلان قوای سه گانه کشور؛ جهت مطابقت و جایگزینی قوانین و احکام مترقّی اسلام از قرآن و عترت می باشد.      

این مقاله با بررسی اجمالی در زیرساخت و چارچوب نظام سازی قرآن در حوزه های معرفتی و تربیتی و آموزشی و قضایی و قانونگذاری و امور اجرایی به 32 اصل از اصول پیشرفت و 5 عامل از موانع پیشرفت اشاره نموده که از یافته های این مقاله بوده که می تواند چارچوب و اصول کلی قوای سه گانه از جمله مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیّه و وزارتخانه های علوم و تحقیقات و فناوری و آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی و امور خارجه و اقتصاد و دارایی و صنعت معدن و تجارت و دفاع و... قرار گیرد.

پاسخ سوالات زیر مکمّل یافته های این پژوهش می باشد:

1.کدام یک از ارکان و حوزه های نظام جمهوری اسلامی ایران؛ بیش از سایر حوزه ها فاقد قوانین و مقررات منطبق با دستورات و رهنمودهای قرآن و عترت هست؟ دلیل زاویه از اسلام چیست؟

2. تاکنون کدام یک از قوای سه گانه؛ در تدوین قوانین و مقررات در سطح خرد و کلان؛ اصول و قوانین اسلام را در حیطه کاری خود با استفاده از علماء و محقّقان حوزوی استخراج؛ و تبدیل به قانون و مقررات مصوّب نموده اند؟ در هرصورت علت چیست؟

3. چرا برخلاف علم مسئولین نظام از حرمت ربا و کم فروشی و... و آثار شوم لقمه حرام؛  اقتصاد کشور بر اساس اقتصاد غربی مبتنی بر اصالت سود و سرمایه مدیریّت  شده و آیات تحریم ربا و...تبدیل به قانون اقتصادی نمی شود؟

4. چه عواملی موجب پیدایش پدیده مخرّب تفاوت قول و عمل در بین برخی مسئولین و مدیران سطوح کلان کشور و  مردم شده است؟ راهکار حذف این رفتار در بین مسئولین و مردم چیست؟

5. آیا پدیده نوظهور پیری زودرس به ویژه در بین مردان در دو دهه گذشته؛ با معضلات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور ارتباط مستقیم دارد؟

6. چرا برخلاف مفاد آیات و روایات متعدّد در نهی از هرگونه گروه بندی و حزب گرایی؛ برخی احزاب و گروه ها علاوه بر فعالیّت آزادانه و علنی ؛ مدیریّت های کلان نظام اسلامی را به عهده دارند؟

7. آیا کارکرد پیشوند "جمهوری" صرفا حذف نظام شاهنشاهی در ایران و برگزاری انتخابات بوده و یا می توان با تکیه بر این نام؛ قوانین اسلام را رها و قوانین ساخت بیگانگان غیرمسلمان را جایگزین نمود؟

8. در تدوین قوانین و مقررات کشور، کدام یک از کلمه جمهوری و اسلامی مبنا قرار گرفته است؟   

                                                 

[1] محقق و نویسنده، کارشناسی ارشد حوزه و دانشگاه، دانشگاه قرآن و حدیث،              

[2] ابداع نگارنده و تألیف و انتشار عنوان کتاب و بیش از 300 مقاله پژوهشی منتشره و... ؛ بدون خطا و نقض یافته ها در 15 سال گذشته

[3] ارائه به ششمین کنگره الگوی اسلامی و ایرانی

[4] رساله کارشناسی ارشد از همین قلم

[5] .نهج البلاغه، خطبه 1

[6] مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج 27، ص 47

[7] "إنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُون‏"

[8]  إسراء / 82

[9] "هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْ قَانِ" بقره / 185

[10] مبین  حجر/1

[11]    " هَـذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ"   آل عمران/138

[12] " الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقاً مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُور * ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَهُوَ حَسِيرٌ "

[13] "ختم اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ "

14" أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَد أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْین  وَلِسَاناً وَشَفَتَيْنِ  وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ"

[15]  "وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ يَسْمَعُواْ وَتَرَاهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ "

[16] این آیه نیز دستور به مراقبت از خود دارد که با حسابرسی مداوم، ایمان واقعی همواره به عمل صالح آمیخته  باشد چون فقط در این صورت هست که گمراهی دیگران در ما مؤثر نخواهد بود: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا..." "ای کسانی که ایمان آورده اید مراقب خود باشید، اگر هدایت یافته اید، گمراهی کسانی که گمراه شده اند، به شما زیانی نمی رساند. بازگشت همه شما به سوی خداست..."

[17] جهت اطلاعات بیشتر مراجعه به کتاب علل ظهور امام زمان عجّ الله فرجه در قرآن و روایات اهل بیت علیه السلام" از همین قلم

[18] تفسير مقتنيات الدرر، ج 4، ص 288

[19]  نهج البلاغه، خطبه 16

[20] اطلاع بیشتر در تفسیر المیزان . سنّت های الهی، مسیح مهاجری. جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، آیت الله مصباح یزدی

[21] سوره رعد/11

[22] انفال/ 8

[23] غافر/ 51

[24] بقره / 155. انبیا/ 35 و تغابن/ 15

[25]اعراف / 183 و 182همین مضمون آل عمران/ 178 "وَ الَّذین کَذَّبوا بِأیاتِنا سَنَستَدرَجُهُم مِن حَیثُ لا یَعلَمُون وَ اُملِی لَهُم إنَّ کَیدی مَتینٌ"

[26] بقره/ 124

[27] "الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّـهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ"

[28] تفسير عياشى ج 1 ص 194.

[29] نورالثقلين، ج 1، ص 377

[30] "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّـهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّـهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَن تَعْدِلُوا وَإِن تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا"

 

[31] جهت اطلاع بیشتر مراجعه به مقاله " علل عقب ماندگی ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی و قوانین سالم سازی اقتصاد در قرآن" از همین قلم

[32] "انَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِ بُونَ اللَّـهَ وَرَ سُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْ ضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْ جُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْ ضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَ ةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُ وا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّ حِيمٌ"

 

[33] تحرير الوسيله ج 2 ص 463

[34] توضيح المسائل مسئله 2792.       

[35] توضيح المسائل مسئله 2793

[36] "وَجَاهِدُوا فِي اللَّـهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَـذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّـهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ"

[37] "انفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ"

[38] "وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ"

[39] "الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّـهِ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ"

[40] "وَقَاتِلُوا المُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أنَّ اللَّهَ مَعَ المُتَّقِينَ"

[41] "وَلَاتَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ"

[42] طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج 7

[43] سوره انعام/119

[44] علق/ 6 و7

[45] "بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالی هستند که اندیشه نمی کنند."

[46] "وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ"

[47] "ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از کسانی که کافر شده اند اطاعت کنید، شما را به گذشته هایتان بازمی گردانند؛ و سرانجام، زیانکار خواهید شد."

[48] "لَّايَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّـهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّـهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّـهِ الْمَصِير" آل عمران /28                            

[49] "وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا" إسراء / 53

[50] "إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ" بقره /169

[51] "الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّـهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا... " بقره / 268

50"وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَـنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ" زخرف /36

 

[53]"وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ" زخرف /37

[54] اطلاعات بیشتر در کتاب عبدالله الدفاع، علی، نقش دانشمندان مسلمان درعلم شیمی، ترجمه دکترمحمود كريمي، چاپ پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، سال 1390

[55]  اطلاعت بیشتر در علل شکست  مسلمانان اسپانیا و اندلس، در کتاب دكتر و پير نوشته شهيد سيد عبدالكريم هاشمی نژاد

[56] مبارزه مسلحانه گروهک ها و منافقین بعد از پیروزی انقلاب ایران تاکنون و نیز دولت هاشمی رفسنجانی و خاتمی با حزب نانوشته ولی گروه بندی خود با نام های کارگزاران و دوم خردادی ها و جریان اصلاحات و نیز دوره ششم و هشتم  مجلس شورای اسلامی و جریان کوی دانشگاه در سال 78 و نیز جریان فتنه سال 88 نمونه بارز و مصداق عینی اعمال این روش در ایران و مقابل هم قرار دادن مردم و مسئولین و سوءاستفاده از اهداف و عملکرد پیدا و پنهان برخی  ریاست طلبان عافیت طلب داخلی می باشد.

 همچنین جهت اطلاع از ریشه و چگونگی ترویج افکار التقاطی توسط احزاب و...مراجعه به کتاب "عدم سازگاری اسلام و ایده جامعه مدنی" از همین قلم

[57] جهت اطلاع از موضع اسلام در حزب گرایی مراجعه به مقاله " حزب گرایی و عواقب گروه بندی و در قرآن" از همین قلم 

[58] براساس گزارشي که با عنوان"اطلس علمی- فناوری کشورهای اسلامی"و به سفارش سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي اسلامي )آیسسکو)در هفتمین اجلاس وزرای آموزش عالی کشورهای اسلامی که در رباط- مغرب ،29 آذر 1393 ارايه شد، جمهوري اسلامي ايران در میان 57 کشور اسلامی از لحاظ علمی و پژوهشی و ثبت اختراع در جایگاه اوّل و برتر قرار گرفت.(وزارت علوم تحقیقات فناوری)

ثبت شده توسط : منصوره وطنی

نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :
بالای صفحه اصلی