کد خبر : 75490

مبعث آخرین پیامبر خدا روز ظهور اسلام

بعثت آخرین پیامبر خدا، ظهور آخرین دین آسمانی با کتابی همیشه زنده برای همه بشریّت بوده و اسلام برترین دین آسمانی هست.

                مبعث پیامبر اسلام بر مسلمین جهان مبارک باد

                                                             

آیاتی از قرآن در علل بعثت و وظایف پیامبران

آیه 213 سوره بقره در علل و وظایف پیامبران می فرماید:

«کَانَ النَّاسُ امَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأنزَلَ مَعَهُمُ الکِتَابَ بِالحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إلَّاالَّذِینَ اوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ البَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الحَقِّ بِإذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ إلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ"

"مردم قبل از بعثت انبیاء همه یک امّت بودند، خداوند به خاطر اختلافى که در میان آنان پدید آمد انبیایى به بشارت و انذار برگزید و با آنان کتاب را به حق نازل فرمود تا طبق آن در میان مردم و در آنچه اختلاف کرده‏اند حکم کنند، این بار در خود دین و کتاب اختلاف کردند و این اختلاف پدید نیامد مگر از ناحیه کسانى که اهل آن بودند و انگیزه شان در اختلاف، حسادت و طغیان بود، در این هنگام بود که خدا کسانى را که ایمان آوردند در مسائل مورد اختلاف به سوى حق رهنمون شد وخدا هرکه را بخواهد به سوى صراط مستقیم هدایت مى‏کند."
این آیه سبب تشریح اصل دین را بیان مى‏کند، فطرت انسان، وى را وادارکرد تا براى اختصاص منافع، با یکدیگر به اختلاف بپردازند لذا قوانینى لازم آمد تا این اختلافات را رفع نماید که این قوانین در قالب دین از طرف خالق حکیم توسط رسولان خود، به مردم ارائه شد و براى بشارت وانذار و تهذیب مردم، پیامبران مبعوث شدند تا بوسیله دین اختلافات بین مردم (اختلافات غریزى و بشرى و اختلاف در امور دنیوى) را حل نمایند.


آیه 19 سوره یونس می فرماید: «وَمَا کَانَ النَّاسُ إلَّاامَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَلَوْلا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فِیمَا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ»
"مردم (درفطرت توحید) یک طایفه بیش نبودند. پس از آن فرقه فرقه شدند، و اگر کلمه‏اى‏ که در ازل و از حق سبقت یافته (که براى آزمایش مهلت یابند) نبود البته اختلافاتشان خاتمه مى‏یافت."

آیه 25 سوره حدید می فرماید: «لَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالبَیِّنَاتِ وَأ نْزَلْنَا مَعَهُمُ الکِتَابَ وَالمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالقِسْطِ»

"همانا ما پیغمبران خود را با ادّله و معجزات به خلق فرستادیم و برایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستى و عدالت گرایند."

آیه 33 سوره توبه و تکرار همین آیه درآیه 9  سوره صف  می فرماید:

«هُوَ الَّذِى أرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدَى وَ دِینِ الحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ المُشْرِکُونَ»

آیه 285 سوره بقره نیز می فرماید: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا انزِلَ إلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأطَعْنَا»

آیه 136 سوره نساء می فرماید:«یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالکِتَابِ الَّذِى نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالکِتَابِ الَّذِى أنزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالیَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِیداً»

"اى کسانى که (بطور اجمال) ایمان آورده اید، (بطور تفضیل) به خدا و رسول او و کتابهایى که قبل از او نازل کرده، ایمان آورید و کسى که به خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و به روز جزا کفر بورزد، در ضلال افتاده است، ضلالتى دور از طریق حق."

آیه 165 سوره نساء می فرماید:«رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ»

 «و رسولان را فرستاد تا نیکان را (به رحمت خدا) بشارت و بدان را از قهر خدا بترساند تا آنکه پس از فرستادن این همه رسولان براى مردم، بر خدا حجتى نباشد»
آیه 164 سوره آل عمران می فرماید:«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤْمِنِینَ إذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتَابَ وَالحِکْمَةَ وَإنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلالٍ مُبِینٍ»

 «خدا بر اهل ایمان منّت گذاشت که رسولى از خودشان در میان آنان بر انگیخت که بر آنها آیات حکمت بیاموزد هر چند قبلا گمراهى آنان آشکار بود».
امام باقر علیه السلام در باره امّت واحده فرمودند:
 «مردم قبل از نوح همه یک امت بوده و هدایتشان هدایت فطرى بود و از نظر دین دارى و بى دینى و اهتدا و ضلالت دو قسم نبودند، تا آنکه خدا انبیاء را مبعوث کرد، آن وقت دو طایفه شدند». «1» هشام بن حکم در اثبات انبیاء و رسل گفت: «زندیقى که نزد امام صادق علیه السلام آمده بود، از آن جناب پرسید، از چه راهى انبیاء و رسل را اثبات مى‏کنیم؟
امام صادق علیه السلام فرمود: «ما بعد از آن که اثبات کردیم که آفریدگارى صانع داریم، که مافوق ما، و مافوق تمامى‏مخلوقات عالم است، و صانعى است حکیم، چنین صانعى جایز نیست که به چشم مخلوقاتش دیده شود و او را لمس کند و با او و او با مخلوقات خود نشت و برخاست کند خلق با او و او با خلق بگو و مگو داشته باشد. سپس ثابت شد که باید سفرایى در خلق خود داشته باشد، تا آنان خلق را بسوى مصالح و منافع شان و آنچه مایه بقا یشان است و ترکش باعث فنایشان مى‏شود هدایت کنند، پس ثابت شد که خدا در میان خلق افرادى دارد که خلق را از طرف او که حکیم و علیم است به سوى نیکى ها امر مى‏کنند و از بدى ها نهى مى‏نمایند. در اینجا ثابت مى‏شود که خدا در خلق زبان‏هایى گویا دارد، که همان انبیاء و برگزیدگان از خلق اویند، حکمائى هستند مؤدب به حکمت او، و به همان حکمت مبعوث شده‏اند ودر عین اینکه از نظر خلقت ظاهرى مانند سایر افرادند از نظر حقیقت و حال غیر آنهایند، بلکه از ناحیه خداى حکیم علیم مؤید به حکمت و دلایل و براهین و شواهدند، شواهدى چون زنده کردن مردگان و شفا دادن جزامیان و نابینایان، پس هیچ وقت زمین از حجت خالى نمى‏ماند، همواره کسى هست که بر صدق دعوى رسول و وجوب عدالت خدا دلالت کند» «2»
آیه 2 سوره جمعه می فرماید: «هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الامِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتَابَ وَالحِکْمَةَ»

 «اوست خدایى که میان عرب امِى پیغمبرى بزرگوار از همان مردم بر انگیخت تا بر آنان آیات وحى خدا را تلاوت کند و آنها را از لوح جهل و اخلاق زشت پاک سازد و شریعت کتاب سماوى و حکمت الهى بیاموزد».
آیه 129 سوره بقره می فرماید:«رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتَابَ وَالحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ»»

 «پروردگار ما در میان آنان رسولى از خودشان بر انگیز تا آیات تو را بر آنان تلاوت کند و کتاب و حکمت بیاموزد و تزکیه شان کند».

آیه 151 سوره بقره می فرماید: «کَمَا أرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الکِتَابَ وَالحِکْمَةَ»

 «همانطور که رسولى در میان شما فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و تز کیه تان کند و کتاب و حکمت تان بیاموزد».

آیات فوق نشان مى‏دهند دین اسلام صامت نیست، تعالیمى روشن و سازنده دارد که توسط فرستاده خدا بر مردم ابلاغ مى‏شود. دین با رفتار و اعمال باورها و نگرشهاى انسانها در جهت خدا پرستى سرو کار دارد. همچنانکه  ارسال رسل بدون وجود تعالیمى در جهت اصلاح امور مردم در جهت خداپرستى ممکن نیست. توحید و خداپرستى هم بعد نظرى دارد هم بعد علمى (توحید افعالى).

در این آیات نیز تزکیه نفس از پلیدى‏ها از جمله شرک و کفر و رذائل اخلاقى و تلاوت آیات قرآن و تعلیم حکمت (کلامى که باطل و و کذبى که در آن نباشد، در صداقت‏ محکم باشد) از جمله رسالت رسولان عنوان شده است.

مولاى متقیان حضرت على علیه السلام در وصف پیامبران و رسالت آنها مى‏فرمایند:
 «خداوند هرگز بندگان خود را از پیامبران رسل و کتب آسمانى و یا دلیلى قاطع و یا راهى صاف و مستقیم خالى‏نگذارده، پیامبرانى که با کمى نفرات شان و فراوانى دشمنان و تکذیب کنندگان هرگز در انجام وظایف خود کوتاهى‏نمى کردند، پیامبرانى که بعضى بشارت به ظهور پیغمبر آینده دارند و بعضى به خاطر پیامبر پیشین شناخته شده بودند. عصر بعثت محمد صلى الله علیه و آله، به همین حال قرن ها گذشت و روزگاران سپرى شد، پدران در گذشتند و فرزندان جانشین آنها گردیدند تا اینکه خداوند سبحان براى وفاى به عهد خود و کامل گردانیدن نبوت محمد صلى الله علیه و آله، رسول خویش را مبعوث ساخت، کسى که از همه پیامبران براى بشارت به آمدنش پیمان گرفته شده بود، نشانه‏هایش مشهور و میلادش پسندیده بود.
در آن روز (که او قدم به جهان گذارد)، مردم زمین داراى مذاهب پراکنده و خواسته‏هاى ضد و نقیض و جمعیت هایى‏ متشتت بودند. عده‏اى را خدا هدایت نمود و با موقعیت خود آنان را از جهالت نجات بخشید. سپس خداى‏سبحان بقاى خویش را براى محمد صلى الله علیه و آله اختیار کرد و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید و او را با انتقال از دنیا گرامى داشت و از گرفتارى با مشکلات نجات داد، وى را در نهایت احترام قبض روح کرد و به سوى خویش فرا خواند او هم آنچه را که انبیاى پیشین براى امّت خود گذارده بودند در میان امت خویش به جاى گذاشت (کتاب خدا و اوصیاى خویش را میان آنها قرار داد)، زیرا آنها هرگز امّت خود را مهمل و بى سرپرست رها نساختند و بدون اینکه راهى روشن و دانشى پایدار به آنها بدهند از میان آنها بیرون نرفتند.

قرآن و احکام دینى، هم اکنون کتاب پروردگار شما در میان شماست، حلال و حرام اش آشکار و فریضه ها و مستحبات و ناسخ ومنسوخ و مباح و ممنوع، خاص وعام، پندها و مثلها، مطلق ها و محدود ها، محکمات و متشابهاتش همه معلوم است. مجملات آن به برکت محکمات و آیات روشن تفسیر شده نکات پیچیده آن (در پرتو آیات دیگر) واضح است وآنچه را که پیمان معرفت آن از همه گرفته شده معلوم است و نیز آنچه بندگان موظف به آگاهى از آن نیستند. (مانند کنیه ذات خدا) آشکار است قسمتى از احکام در کتاب خدا (براى مدتى محدود) الزام شده و ناسخ آن در سنت پیامبر آمده و بعضى در سنّت واجب شده در حالی که قبلا در کتاب خدا (براى مدت محدودى) ترک آن مجاز بوده و بعضى در اوقات معینى است و بعضى وجوب آن در آینده از بین رفته است، محرمات آن از هم جداست، یک قسمت گناه کبیره است که کیفرش را آتش قرار داده و قسمتى صغیره است که غفران اش را براى آن مهیا ساخته و برخى انجام کم‏ش مقبول و مراحل کتاب پروردگار شما است حلال و حرام‏ش آشکار "

فرازی از کتاب عدم سازگاری اسلام و ایده جامعه مدنی به قلم منصوره وطنی

پاورقی:

(1). نور الثقلین ج 1، ص 208 و مجمع البیان ج 2، ص 307 و مقتنیات الدرر ج 2 ص 50 و نیز المیزان ج 2.
 (2). توحید صدوق ص 249 و احتیاج طبرسى ص 77 و اصول کافى ج 1 ص 168 و المیزان ج 2.
 3. نهج البلاغه

ثبت شده توسط : منصوره وطنی

نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :
بالای صفحه اصلی