615رکورد در مدت زمان 0.046ثانیه
عبارت مورد جستجو :
اما مراد از ولایت «در» تشریع این است که ولیّ فقیه می تواند در چارچوب احکامی که از سوی خداوند و پیامبر اکرم (ص) وضع شده اند و تنها در مواردی که آن احکام قابلیت تغییر و تصرف دارند – به پشتوانۀ اذنی که شارع به او داده است – إعمال ولایت کند.
در روش اجتهادِ اعتقادیِ ما، ابتدا اصول و قواعد کلّی قرآنی در بحث مورد نظر از دل آیات قرآن استنباط و استخراج می شود، و سپس در گام دوّم به روایات رجوع می شود تا مصداق اصول کلّی قرآنی مشخص شود و همچنین معلوم گردد که آیا آن مصادیق، با مبانیِ کلّیِ به دست آمده از قرآن، قابل جمع اند یا نه؟
ما معتقدیم تا ابتدائاً جایگاه زن در منظومۀ معارف دینی اسلام مشخص نشود، حتی احکام فقهی ای که برای او وضع می شود نیز، در بسیاری از موارد صحیح نخواهد بود. به عنوان نمونه، اگر اثبات شود زنان ناقص العقول هستند – که ما این دیدگاه را قبول نداریم – مشورت با آنان از نظر فقهی و اخلاقی و تربیتی حکمی خواهد داشت، و چنانچه محرز شود آنها از نظر عقلی و فکری در حدّ مردان و حتّی بالاتر از ایشان می باشند، مشورت با آنها حکمی دیگر خواهد داشت. البته در این دروس علاوه بر نگاه کلان و فرانگر مذکور، به تناسب بحث به احکام فقهی مربوطه نیز پرداخته خواهد شد.
فرهنگ رایج و غالب در جوامع اسلامی به گونه ای است که مردم و به ویژه علما با استناد به بعضی از آیات و روایات و برداشت ناصواب از آنها، معتقدند زنان در جایگاه پایین تری در مقایسه با مردان قرار دارند!
این که خداوند یک ویژگی را در انسان ها به طور تکوینی – که خارج از اختیار و توان آن ها است – ایجاد کند و سپس به خاطر همان خصوصیت، از ایمان آنها بکاهد و زنان به خاطر همین نقص ایمان، از بسیاری از کمالات و مقامات و پیشرفت ها محروم بمانند، بر خلاف عدل الهی است!
پاسخ به سوالات دینی و مشاوره به مناسبت اولین روز امامت صاحب الامر
در این نمازعلاوه بر حاجات شخصی، رفع مشکلات اسلام و مسلمین و کشور و برچیدن بساط حزب بازی و سیاسی کاری و چپاول مردم ایران و حاکمیت دین به دنیا فروش و اشرافی گری و ظهور صاحب الامر عج الله فرجه را از خدا بخواهیم.
مصداق عطای الهی که پیامبر اکرم (ص) را راضی و خشنود گردانید، از نسل زنان می باشد و نه از میان مردان، و این مساله بیانگر کرامت، عظمت و علو مرتبه زنان نزد خداوند متعال است.
2️⃣ سایر مرجّحات، در «عرض» و کنار مرجّح «عرضه به قرآن» قرار ندارند، بلکه همۀ آنها در «طول» قرآن جای می گیرند؛ یعنی در صورت مشخّص شدن و قطعیّتِ موافقت، مخالفت یا عدم مخالفت روایات متعارض با قرآن، اصلاً نوبت رجوع به سایر قرائن نمی رسد. تنها در یک صورت می توان سراغ مرجّحات دیگر رفت و آن اینکه از طریق قرآن به مقصود خود نائل نیامده باشیم.
مراد از میزان بودن «عرضه به قرآن» این است که هر روایتی باید در ابتدا - و پیش ار توجه به قوّت یا ضعف سندش – به آیات و مبانی قرآنی عرضه شود تا «موافقت» یا «عدم مخالفتش» با آنها احراز گردد. اگر موافق با آیات قرآنی بود، مشخص می شود خبر مورد نظر از معصومین (علیهم السلام) صادر شده و طبعاً می توان بدان عمل کرد. اما در صورتی که مخالف آیات قرآن بود، طرد و ردّ می شود و لذا نمی توان به آن عمل کرد؛ هر چند سندش صحیح باشد!
  • تعداد رکوردها : 615
بالای صفحه اصلی