شفا در عزاداری حرم حضرت معصومه سلام الله علیها شب عاشورا
کاری کنیم به درد خدا و ائمه علیهم السلام بخوریم تا دستمان را بگیرند و در مسیر خود حفظ کنند.
ازسال ۸۸ پس از نوشتن مستمر ۵ ماهه؛ در روشنگری مردم و امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ اسلام؛ عصب دست راست آسیب دیده و تاندونش کشیده شده بود؛ به خاطر نبود امکانات مالی؛ امکان معالجه فوری فراهم نشد؛ معالجات مقطعی بعدی هم به خاطر هزینه های زیاد؛ و کوتاهی مسئولین در پرداخت هزینه درمان؛ در حد مسکّن بود و دکترها عمل جراحی و بارها عدم حرکت دست را توصیه کرده بودند. عمل جراحی هم علاوه بر مشکل هزینه؛ مشکلات دیگری از جمله الزام به قطع چندین ماهه فعالیت ها و ناراحتی و اذیّت خانواده به ویژه مادرکه لحظه ای راضی به ناراحتی مادرش نبود؛ ومسافرت و... را داشت.
شب عاشورای سال ۹۲ درعزاداری حرم کریمه اهل بیت علیهم السلام؛ در حالی که قسمتی از دست بی حس شده و در یک سال گذشته بی حسی دست راست در حال افزایش بود؛ و دکتر عمل جراحی برای برگشت حس را گفته بود و نوار عصب نوشته بود تا برای عمل آماده شود؛ با دلی شکسته و عزاداری در شهادت حسین زهرا از سوزدل؛ می گفت یا عباس دست من هم در راه دفاع از اسلام از کار افتاده؛ یا امام حسین امروز به علی اصغرت مرا ببخش؛ می گفت خدایا امشب به علی اصغرت ببخش و دستم را شفا بده؛ بدون دست نمی توانم شما را تبلیغ کنم؛...؛ می گفت بدون خدمت به شما زنده بودن که معنی ندارد؛ همین طورمی گفت؛ که دقائقی بدون اراده؛ چشم هایش بسته شد نه خواب بود نه بیدار؛ اما چیزی نمی فهمید و صداها را نمی شنید؛ ساکت شد؛ بعد از دقائقی به خود آمد؛ به سینه زنی مشغول بود؛ کمی گذشت؛ متوجه بهبود حال عمومی خود شد که کم خونی شدید داشت و در حال معالجه؛ بعد متوجه دستش شد که بی حسی از بین رفته؛ و در حال سینه زدن هست.
دستش را که کاملا باز کرد؛ عنایت خدا ومولای خود اباعبدالله را هم دید که انگشت کوچک که بدون اراده وی پائین می افتاد و کنار انگشتان دیگر قرار نمی گرفت؛ کنار آنها قرار گرفت و حس؛ برگشته و با اراده خود می تواند انگشتش را تکان دهد؛ فهمید خدا و اباعبدالله و حضرت معصومه علیهم السلام برای ادامه فعالیت عنایت کرده و نوکریش را امضا کرده اند.
کاری کنیم به درد خدا و ائمه علیهم السلام بخوریم تا دستمان را بگیرند و در مسیر خود حفظ کنند.
ثبت شده توسط
:
منصوره وطنی