کد خبر : 227389

نامه شدیداللحن حیدر رحیم پور به رئیس قوه قضائیه

علت همه درماندگی شما به این است که دادگستری شما التقاطی است و شما به همه احکام شرع عمل نمی کنید. به امیر مؤمنان خبر می دهند که نماینده حضرتش در اهواز از مردم رشوه می گیرد و حضرت دستور می دهند بلافاصله او را از شغلش بگیرید و در شهر بگردانید تا رسوا شود؛ و پس ازآن او را بیاورید و از همگان بخواهید قسم بخورند و آنچه را که به اجبار و رشوه داده به رقم آورند، و از مال او بردارید و سپس شلاقش بزنید و رهایش سازید و مسلّم است که چنین شخصی دیگر در شهر باقی نمی ماند و نیازی به زندانی کردنش نمی باشد.

آیا یک قاضی هم نبوده که مستحق کیفر باشد و آن را در مقابل دادگستری یا چون مولای تان در ازدحام نمازجمعه شلاق بزنید، تا مردم باور دارند دادگستری برای قضات خلافگر خانه امنی نیست؟!

به گزارش ۸دی  به نقل از عدالتخواهی، حاج حیدر رحیم پور ازغدی نامه ای خطاب به رئیس قوه قضاییه نگاشته است. این نامه در جلسه دیروز رئیس قوه قضائیه با اتحادیه های دانشجویی، از طرف جنبش عدالت خواه دانشجویی به آیت الله آملی لاریجانی داده شد.

متن نامه به قرار زیر است:

بسمه تعالی

دادگستری ما التقاطی است 

و التقاطی به چیزی گفته می شود که سروسامانی نداشته باشد و سخن یا نامه ای فقط برای رفع الوقت گفته یا نوشته شود. آقای رئیس قوه قضائیه آگاهند که خلیفه اول سلمان پاک را برای امیری هرمزگان که ناآرامی هایی در آنجا پدید آمده بود برگزید، و سلمان برای کسب تکلیف خدمت مولایش رسید و علی امیر مؤمنان به او گفت چرا نروی؟ و خلیفه را مجبور کرد کسی را بفرستد که شایستگی تو را نداشته باشد و سلمان سوار بر حمارش راهی هرمزگان گردید و چیزی نگذشت که آنجا را آن چنان امن و آرام ساخت که خیال پردازان می گفتند جنّیان در چنین ایجاد نظمی، سلمان را یاری کرده اند وگرنه چگونه می شود که پیرمردی چنین آرامش را بیافریند؛ و اسلام شناسی به پاسخشان گفت این اجرا در آیین اسلام است که چنین توانی را دارد و ربطی به این که یک نفر آن ها را اجرا کند یا اُمّتی ندارد.

آقای رئیس!

علت همه درماندگی شما به این است که دادگستری شما التقاطی است و شما به همه احکام شرع عمل نمی کنید. 

به امیر مؤمنان خبر می دهند که نماینده حضرتش در اهواز از مردم رشوه می گیرد و حضرت دستور می دهند بلافاصله او را از شغلش بگیرید و در شهر بگردانید تا رسوا شود؛ و پس ازآن او را بیاورید و از همگان بخواهید قسم بخورند و آنچه را که به اجبار و رشوه داده به رقم آورند، و از مال او بردارید و سپس شلاقش بزنید و رهایش سازید و مسلّم است که چنین شخصی دیگر در شهر باقی نمی ماند و نیازی به زندانی کردنش نمی باشد.

آقای لاریجانی!

شما که مسیر قضاوت دادگستری بر پایه معلول ها می باشد و کاری به علّت ها ندارید، و متأسفانه احکام شرعی را گزینشی به کار می گیرید و کاری به کیفیت اجرا قانون ندارید، و می فرمایید علّت زیادی پرونده، این است که ما نیاز به پانزده هزار قاضی و چندین ساختمان دادگستری داریم! و یاران مشهدی شما خبر می دهند که یک هکتار زمین را برای افزودن بر زندان های فعلی تهیه کرده ایم! این را بدانید که بودجه دادگستری آمریکا بیشتر از همه بودجه کشور ایران است و جنایات در آمریکا بیش از هر کشوری است.

آقای آملی!

این را نیز بخوانید جوانی که پس از کودتای ۲۸ مرداد به خارج رفته بود پس از پیروزی انقلاب، به ایران برگشت و از کشوری چنین حکایت می کرد که در شهر می گشتم و چشمم به ساختمانی افتاد که درب آن باز، و پیرمردی وسط سالن نشسته و روزنامه می خواند. پرسیدم اینجا کجاست و این پیرمرد کیست؟ در پاسخ شنیدم که اینجا دادگستری است و این پیرمرد رئیس دادگستری است و چون شکایات اندک است قاضی هم خود او می باشد و هرگاه شکایتی برسد، تا به پرونده خاتمه ندهد حتی خواب و فرصت خوردن را ندارد!

و بدانید که حکم شرع بر این است که قاضی نباید پرونده ای را که شب به دستش می رسد رسیدگی آن را به صبح بیندازد.

سوگند بخدا در دادگستری شما بسیار پرونده هایی می باشد که اگر آن ها به قضاوت مسجدی واگذارند، در چند ساعت مطابق شرع حلّ و فصل می کند، در دادگستری شما چند ماه دست به دست می شود! و شما از کمبود قاضی ناله می کنید.

آقای رئیس!

اگر این گزارش را نادیده بگیرید این را که همین چندی پیش در روزنامه خواندید و از تلویزیون شنیدید چگونه می توانید پاسخ بدهید؟

چندی پیش هلند گزارش داد: چون تعداد قضات و کارمندان دادگستری بیش از شکایات و زندانیان گشته بود ما ۳۲۳ نفر از آنان را بازنشست کردیم و این نیست مگر به این دلیل که چنین دادگستری هایی به تمامه به قوانین کشورشان عمل می کنند و التقاطی نیستند؛ لیکن بسیاری از قضات شما پرونده ای که قضاوتش بیش از ساعتی نمی طلبد ماه ها برای اهدافشان دست به دست می کنند و شما از کمبود قاضی شکایت دارید و زندانیان موقت شما چه گنه کار و چه بی گناه، تا رسیدگی به پرونده هایشان زندانی موقت می شوند.

آقای رئیس قوه!

اگر دادگستری شما مرعوب غرب نبود و از همان آغاز توجهی به آیۀ «و لکم فی القصاص حیات یا اولی الأالباب» کرده بودید، اینک کار به اینجا نمی رسید که از مجلس تقاضا کنید حکم قتل هروئین فروش ها را تبدیل به زندان بگرداند، زیرا ما هم اکنون پنج هزار اعدامی پشت خط اعدام داریم.

نمی دانید خداوند که می فرماید «و فی الاقصاص حیات» از شمایان مهربان تر است و به خاطر پیشگیری از زیادی جنایت است که تا این اندازه به اجراء قصاص تأکید می کند؛ زیرا مفهوم آیه این است که اگر قصاص نباشد اسلامتان می میرد و شگفت این که شما نوجوان خامی را که بر سر هیچ و پوچ به دعوایی می پردازد و ناخودآگاه چاقو را می کشد و طرف را می کشد حکم اعدامش را صادر می کنید، لیکن برای هروئین فروشی که صدها انسان را خاکسترنشین و آنان را می میراند تقاضای تبدیل اعدام به حبس ابد می کنید و تا آخر عمرش چند میلیارد تومان خرج زندان او و خانواده اش می کنید! یا «أولی الألباب» بهوش آیید.

آقای رئیس دادگستری!

در همه دوران ریاست خودتان یک قاضی جانی در دادگستری شما نبوده که قصاصش واجب باشد و او را مقابل دادگستری بدار بکشید؟ تا مردم آسیب دیده از این دادگستری در جمهوری اسلامی شعارهایی چنین تند را جز به زیان ما ندهد و شما بگویید این ضدانقلاب است و در پی مقابله با روحانیت و انقلاب. چرا روحانیت؟! اعتراض اینان بر دادگستری چیان است، نه روحانیت.

بفرض محال که چنین قاضی ای نداشته اید؛ آیا یک قاضی هم نبوده که مستحق کیفر باشد و آن را در مقابل دادگستری یا چون مولایتان در ازدحام نماز جمعه شلاق بزنید، تا مردم باور دارند دادگستری برای قضات خلاف تر خانه امنی نیست.

آقای رئیس!

این سخن جوانی را هم که به کار اقتصاد مقاومتی پرداخته بوده است و خاکسترنشین قضاتی گشته که گردن حق و باطل را باهم می زند نیز بشنوید.

آن جوان می گوید: «قاضی ای که شکمش با مال حرام سیر شود بهتر از این نمی گردد» و چنین حکایت می کند.

شخصی که می تواند با فضولات گاو و کاه نیشکر کود وری کامپوس را تولید کند، پس از ورشکستگی اش گاوداران و اصطبل های مملو از کودها را مناسب رشته دید و به ایران آمد؛ او را به جرم ناکرده، به زندان می افکند و بدهی های او را به طلبکارانش نمی دهد و آقای رئیس دادگستری آن پول ها را به فرد می دهد و با فرع آن ها، حقوق قضات را می دهد؛ قاضی اش به از این نمی شود.

آقای لاریجانی!

مرغی که دانه حرام بخورد، یاکریم نمی خواند.

حیدر رحیم پور ازغدی

 23 آذر 1396 


ثبت شده توسط : منصوره وطنی

نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :
بالای صفحه اصلی