امر به معروف و نهی از منکر به تأسی از سیدالشهداء

 آیا این اقتصاد با سبک زندگی حسینی مطابقت دارد؟

اقتصاد از ارکان مهم هر جامعه ای بوده؛ و تئوری و قوانین مورد استفاده در اقتصاد جامعه؛ ناشی از باورها و مکتب  اعتقادی آن جامعه می باشد.

از سوی دیگر؛ برون داد حاصل از هر نوع نظام اقتصادی؛ باید به پیشرفت و آبادانی کشور و کاهش فاصله طبقاتی و افزایش رفاه عمومی و برخورداری عادلانه همه مردم از بیت المال و ثروت های عمومی و تضمین امکانات کسب و کار و درآمد مشروع و دارا بودن ساز و کاری مطمئن در حذف یا کاهش زمینه های هرگونه فساد مالی منجر شده و نیز پاسخگوی ادیان الهی به ویژه آخرین دین آسمانی اسلام باشد؛ که خود؛ دارای نظام اقتصادی خاص بوده و کلیه موارد فوق در آن لحاظ شده است.

در قرون معاصر؛ اقتصاد حاکم در اکثر کشورها؛ از نظام اقتصادی ساخت بشر؛ بدون اطمینان از چگونگی برون داد

آن؛ براساس تفکّرات اقتصاد دانان غربی استفاده و در همه کشورها بدون توجّه به ماهیّت ایدئولوژیک جامعه؛ کپی برداری و اجرا می گردد؛ لذا؛ در همه کشورها نتایج یکسان حاصل نشده و اکثر کشورها دچار بن بست اقتصادی شده و اکثریّت مردم درگیر مشکلات حادّ اقتصادی بوده و تاوان تئوری اصالت سود و سرمایه را که اساس اقتصاد غربی هست؛ می دهند.

متأسفانه ممالک اسلامی که میراث گرانبهای قرآن و عترت را در اختیار داشته و نظام اقتصادی خاص در اسلام وجود دارد؛ به جای اجرای دستورات متعالی قرآن و عترت؛ به کپی برداری از تئوری های اقتصادی بیگانگان پرداخته و ممالک اسلامی را دچار عقب ماندگی و رکود اقتصادی نموده که؛ با تبلیغات گسترده دشمنان اسلام در ناکارآمد جلوه دادن اقتصاد اسلامی و تخریب اسلام و چپاول ثروت های ممالک اسلامی و سایر کشورها؛ تئوری های ساخت بشر را نسخه شفابخش بر همه بشریّت جلوه می دهند.

دلایل عقب ماندگی اقتصادی ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی

قبل از انقلاب؛ دلیل اصلی عقب ماندگی عدم تولید داخلی و ورود بیشتر نیازهای کشور از امریکا و انگلیس و اسرائیل و ... و خروج ثروت های عمومی به ویژه نفت بود.

رژیم پهلوی تحت اختیار آنها و عملا ایران مستعمره امریکا شده بود. اختراع به جای پاداش؛ تنبیه و مجازات به دنبال داشت؛ تا مانعی بر سر راه ورود کالاهای خارجی نشود. نظام اقتصادی حاکم برکشور؛ بر اساس سود هرچه بیشتر بیگانگان؛ طرّاحی شده و کاملا وابسته به بیگانگان به ویژه آمریکا بود؛ به دلیل سرسپردگی رژیم های حاکم به ویژه یهلوی؛ تمام ثروت های ملّی به تاراج رفته و ایران علیرغم ذخائر غنی متعدّد و سرمایه عظیم نفتی و گاز و کشاورزی و... در همه امور؛ به بیگانگان وابسته و از خود چیزی نداشت.

همه تلاش ها با تبلیغات گسترده در ایجاد باور؛ در مدینه فاضله جلوه دادن فرهنگ غربی؛ و مشابهت به غربی ها بوده و اسلام و اقتصاد اسلامی در بین قشر مرفّه و  وابستگان و دربار سلطنتی؛ موضوعیّت نداشت؛ لذا؛ موانع زیادی برای ناتوان ماندن ایرانیان از مقابله علمی و فناوری برای استقلال خود ایجاد کرده و نخبگان ایرانی را به خارج از کشور جذب می نمودند.

یکی از عمده دلائل اقدام امام خمینی (ره) و انقلابیون درتلاش به سرنگونی رژیم پهلوی؛ وابستگی کامل ایران به امریکا و انگلیس و اسلام زدایی و محرومیّت اکثریّت مردم ایران از رفاه حداقلی بود. به دلیل تقسیم کشور به دو قشر مرفّه و مستضعف و قطع ارتباط بین این دو قشر؛ تفاوت های فرهنگی زیادی وجود داشته و تقیّدات  دینی بسیار قوی جزو رفتارهای بارز  قشر مستضعف بوده و در این قشر؛ عامل تعیین کننده امور مالی اکثریّت مردم اقتصاد اسلامی بوده و درآمد حلال دارای ارزش دینی و اخلاقی بود. بیشتر مردم از انواع فساد از جمله باندهای فساد مالی رژیم  بی اطلاع و دور بودند.

بعد از انقلاب اسلامی برخلاف ماهیّت و اهداف الهی و قانون اساسی کشور؛ اقتصاد غربی تداوم یافته و وزارت اقتصاد و وزارت علوم تحقیقات و فناوری و مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و حوزه های علمیه و مراکز پژوهشی اقدام به تدوین راهبردی اقتصاد اسلامی ننموده؛ و کماکان؛ قوانین اقتصاد غربی در دانشگاه ها تدریس و اقتصاددان ایرانی؛ متخصص اقتصاد غربی شد؛ و آموخته های خود را در مناصب دولتی و وزارت خانه های نظام اسلامی با تأئید کلامی اقتصاد اسلامی؛ اقتصاد غربی را عمل نموده و اصالت سود و سرمایه و دلال بازی را اصل حاکم در اقتصاد نظام اسلامی نمودند که ایران نیز به همان بن بست غرب رسید.

در ایران نیز؛ در قبل و بعد از انقلاب علیرغم ماهیّت انقلاب اسلامی در چهار دهه؛ 90% دروس رشته های اقتصاد و علوم اجتماعی و جامعه شناسی و مدیریت و روان شناسی صنعتی و... دانشگاه ها؛ که در نظام سازی اقتصادی کشور سهم به سزایی دارند؛ ترجمه کتب کشورهای پیشرفته با ایدئولوژی و فرهنگ متفاوت بوده؛ و برون داد دانشگاه های ایران؛ کارشناس اقتصاد و جامعه شناسی غربی می باشد.

در حال حاضر؛ بن بست و مشکلات حاصله در اقتصاد کشور؛ ناشی از همین امر است که ایران فاقد متخصص مدیریّت و برنامه ریزی اقتصاد اسلامی در سطح کلان و مؤلّف کتب درسی اقتصاد اسلامی و مدرّس آن؛ جهت بومی سازی نظام اقتصاد اسلامی و تربیت کارشناس می باشد.

علاوه براین؛ علیرغم ارائه الگوی اسلامی ایرانی اقتصاد از آیت الله محمدعلی شاه آبادی در 80 سال قبل؛ و در حاضر آیت الله جوادی آملی و نیز حضرت آیت الله خامنه ای به دلایل مذکور در فوق؛ امکان عملی نداشته و تا اقتصاد غربی از کشور حذف نگردد؛ هیچ یک از این الگوها مجال نظام سازی و شکوفایی اقتصادی را نخواهند یافت.

متأسفانه در دولتمردان و تیم اقتصادی در سه دهه گذشته به دلایل مذکور که متخصص در اقتصاد غربی هستند؛ دغدغه و تخصصی درنظام سازی اقتصاد اسلامی وجود ندارد؛ لذا؛ بن بست های اقتصادی بیشترین فشار را در اقشار مستضعف و متوسط آورده است که نشان از عدم موضوعیّت عدالت اقتصادی در نظام جمهوری اسلامی نیز هست.  

 بنابر گفته حجه الاسلام احمدعلی یوسفی در همایش مرکز الگوی اسلامی ایرانی؛ الگوی آیت الله شاه آبادی، یک ساختار اقتصادی را در سطح ملی مطرح می کند و درون این ساختار بنگاه های تولیدی و توزیعی، جایگاه بنگاه ها و نحوه تامین سرمایه، نحوه اداره و بازار کار آن را تبیین و ارائه می کند.

آب در کوزه و ما گرد جهان می گردیم!!!