کد خبر : 243226

غدیر مسیر امامت تا ولایت

امامت يك منصب الهي بوده و امام را خود خدا منصوب مي نمايد و مردم هيچگونه دخالتي ندارند، آيات ديگري نيز در سوره مائده آيات۶۷ و۳ و ساير آيات، نشانگر اين انتصاب الهي است. ويژگي اصلي اين انتصاب كه خداوند حكيم در سوره بقره آيه۱۲۴ اعلام نموده است، عصمت است: لا نيال عهدي الظالمين «عهد تن به ستمكاران نمي رسد.»


                                                                           

در قرن چهاردهم به عنوان مسلمان؛ بر مي گرديم به صدر اسلام، تا وظيفه امروز خود را از قرآن و كلام خاتم النبيين صلّي الله عليه و آله و جانشينان رسول خدا تشخيص دهيم.

توشه اين راه انصاف و حقّ مداري و تكليف و باور و يقين به وجود خدا و دستورات خدا و اطاعت بي قيد و شرط از خدا و رسول خدا و جانشينان او و باور به روز موعود و حسابرسي سخت روز قيامت، و دلي بدون حسد و كينه و حبّ مقام و منيّت و عضويّت فقط در دفتر خدا و چهارده حجّت خدا، و استعانت از خدا براي شناخت وظيفه.

پس اعوذ بالله من الشيطان الرجيم كه "... أنَّه لَكُم عَدوٌ مُبينٌ" (سوره بقره، ۱۶۸)

 آيا باور داريم خدا وجود دارد؛ اگر لحظه اي در وجود خود و كارخانه هاي فعال درون خود را بررسي كنيم، خالقي حكيم و فعال و خبير و مدبري را خواهيم يافت، كه با هدفي خاص، انسان را در دو قالب زن و مرد آفريده است. لذا عقل سالم بدون بيماري هاي روحي حسد و كينه و حقد و منيت و تكبر و مقام پرستي و ...، وجود خدا را مي پذيرد.

هدف از خلقت انسان نيز با بررسي دو بعد روحي و جسمي انسان كه كمال انساني در پرستش و معرفت خداست، مشخص مي شود. دنبال دستور خالق حكيم مي گرديم، تا هادي و رسول و فرستاده خدا را بشناسيم، به 124 هزار پيامبر بر مي خوريم كه آخرين فرستاده خدا پيامبر امّت آخرالزمان حضرت محمد صلّي الله عليه و آله است و معجزه جاويدان او و آخرين كتاب آسماني كه خدا در سوره حجر آيه ۹ اين معجزه جاويد فرموده است: «انّا نحن نزّلنا الذّكر و انّا له لحافظون، همانا ذكر(قرآن) را فرو فرستاديم و ما همواره آن را نگاهبانيم.»

گذشت چهارده قرن و عدم تحريف قرآن پيشگويي ديگري از معجزه جاويد خاتم انبيين صلّي الله و آله بر بشريت و حق طلبان آزاده هست. هدف خلقت در اين معجزه پر نشر خدا عنوان شده است:

"اني خلقت الانس و الجن ليعبدون" از سوي خداوند در قرآن، پيامبر اسلام را سخنگوي وحي ناميده است كه از خود چيزي نگفته است، در سوره نجم آيه ۳و۴مي فرمايد: "وما ينطق عن الهوي ان هو الاّ وحي يوحي" « و او(پيامبر) از سر هوس سخن نمي گويد، سخن او جز آنچه وحي مي شود نيست.» بنابر اين، قرآن كتاب و دستورات خداست، كه بدون هيچ تغييري، خطاب به همه انسان ها تا روز قيامت، در اختيار بشريت قرار دارد.

يكي از دستورات خدا به تمام انسان ها در سوره نساء آيه ۹كه در آيات ديگري نيز تكرار شده است، اطاعت از خدا و رسول و جانشينان پيامبر: "اطيعوا الله واطيعوا الرسول و اولي الامرمنكم" در آیه۱۲۴ سوره بقره خداوند خطاب به حضرت ابراهيم عليه السلام فرموده است:

 "اني جاعلك الناس اماما "«همانا من تو را براي مردم امام و پيشوا قرار دادم. بنا براين، امامت يك منصب الهي بوده و امام را خود خدا منصوب مي نمايد و مردم هيچگونه دخالتي ندارند، آيات ديگري نيز در سوره مائده آيات۶۷ و۳ و ساير آيات، نشانگر اين انتصاب الهي است. ويژگي اصلي اين انتصاب كه خداوند حكيم در سوره بقره آيه۱۲۴ اعلام نموده است، عصمت است: لا نيال عهدي الظالمين «عهد تن به ستمكاران نمي رسد.»

يعني امام بايد از هر گونه ظلمي اعم از اعتقادي و اخلاقي و رفتاري پاك و مبرا بوده و داراي عصمت باشد، چون منصب امامت عهد وپيماني بين خدا و امام است كه در سوره مائده آيه ۳ اعلام اين انتصاب را مساوي با كامل نشدن دين اسلام و انجام رسالت پيامبر را اعلام مي نمايد:

"يا ايهّا الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته" سوره مائده آيه ۶۷

"اليوم اكملت لكم دينكم و اتمهت عليكم نعمتي و رضيت لك الاسلام دنيا" سوره مائده آيه۳

در اين روز، با معرفي امير مؤمنان علي عليه السلام جانشين پيامبر را بعد از فوت پيامبر كه آخرين حج را گذارد، به مردم اعلام مي كند تا تكليف رهبري مردم قبل از فوت رهبرشان معين شده باشد.روزی که غدیرسمت دریا می رفت دل از پی دل؛ سراغ مولا می رفت  

 آن یار که  شهر جان چراغانی اوست  دریای دلم همیشه طوفانی اوست 

 اثبات ولایت علی هر کس خواست  اکملت  لکم  دلیل قرآنی اوست

در آيه۳۶ سوره احزاب خداوند هرگونه اختياري را در دستورات خود،از مؤمنان سلب نموده است، لذا نهایت وظيفه مؤمنان اجراي فرمان خدا براي عدم گمراهي مي باشد. در آين آيه، نافرماني خدا مساوي با گمراهي عنوان شده است:

و ما كان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضي الله و رسوله امرا أن يكون لهم الخيرة من انفسهم

« هيچ زن و مرد مؤمني را شايسته نيست كه وقتي خدا و فرستاده اش حكمي كنند، دركار خويش اختياري داشته باشد، و هر كه نا فرماني خداي متعال و فرستاده اش كند، گمراه شده است.»

بنا بر اين، انتخاب پيامبر و فرستاده و جانشينان پيامبر كه در قرآن امام و پيشوا ناميده شده است با نصب خاص تا روز قيامت در اختيار خدا مي باشد و احدي از انسان ها حق حاكميت و تصرف در شئون مردم و دخالت در اين امر مهم رهبري مردم جهان ندارد، مشروعيت تمام امور و حكومت مشروط به اذن مستقيم يا غير مستقيم (از سوي پيامبر صلي الله عليه و آله يا اوصياي او) مي باشد تا حدي كه خداوند حكيم در قرآن در سوره احزاب آيه ۶ مي فرمايد: النبي اولي بالمؤمنين من انفسهم... «پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.»

نصب مالك اشتر و ديگر حاكمان در زمان حكومت حضرت علي عليه السلام كه از سوي معصوم داراي اذن تصرف در امور اجتماعي حق ولايت شده و رهبري مردم را به عهده گرفتند، نشانگر وجود ادله تاريخي و نقلي قطعي بر نصب حاكمان از سوي معصوم با حق ولايت مي باشد. چنان كه امام صادق عليه السلام شيعيان را از مراجعه به حكومت جور در رفع اختلافات مالي منع نموده و آنان را به عالم عادل ارجاع دادند، جمله فاني قد جعلته عليكم حاكما، به اذن حق ولايت بر فقيه عادل و مرجع مردم در تمام امور سياسي و اجتماعي و قضايي دلالت داشته و عام مي باشد و دلالت بر حكومت نيز هست زيرا، قضاوت مسئله و انتصاب حكومتي است. 

اين حكم سياسي است كه حتي اخذ حق از حكومت و دستگاه جور، حرام شده است: «... من كان منكم ممن قد روي حدثينا و نظر في حلالنا و حرامنا و عرف احكامنا فليرضوا به كلما فاني قد جعلته عليكم حاكما فاذا حكم بحكمنا فلم يقبل منه فانّما استخفّ بحكمنا و علينا رد و الرادّ علينا كالرادّ علي الله و هو علي حدّ الشرك بالله» اصول كافي، ج۱، ص۶۷؛ وسائل الشيعه، ج۱۸، ص۹۸.

"... بايد به كساني از شما (شيعيان) كه حديث و سخنان ما را روايت مي كنند و در حلال و حرام ما به دقت مي نگرند و احكام ما را به خوبي باز مي شناسند (عالم عادل) مراجعه كنند و او را به عنوان حاكم بپذيرند « من چنين كسي را بر شما حاكم قرار دادم » پس هر گاه به حكم ما حكم كند و از او پذيرفته نشود حكم خدا كوچك شمرده شده و بر ما رد شده است و آنكه ما را رد كند، خدا را رد كرده است و چنين چيزي در حد شرك به خداوند است.

در سوره نحل آيه ۴۳ و انبياء آيه ۷ سؤال از اهل ذكر را كه معصوم بوده و وحي دريافت كرده است، در آنچه نمي دانند ارجاع داده است: فسئلوا اهل الذكران كنتم لاتعلمون. معصوم نيز دو عنصر و عصر غيبت معصوم به سوال از فقيه عادل كه مأذون از معصوم است ارجاع داده شده است. چنان كه حضرت ولي عصر عج الله فرجه مردم را به پيروي از فقيه عادل الزام نموده است: «و اما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه، مخالفا لهواه مطيعا لامر مولاه فللعوام ان تملّدوه»

« هر كسي كه از فقيان خويشتن دار، پاسدار دين، مخالف هواي نفس و مطيع امر مولاي خويش (امام و حجت بر حق الهي) باشد، بر ديگران است كه از او پيروي و تقليد كنند

با استناد به ادله نقلي از قرآن و روايات معتبر، و نيز ادله عقلي كه خداوند و فرستاده او هرگز مسلمانان را بدون رهبر به حال خود رها نمي كند و همواره معصومي با نصب خاص از سوي خدا تا روز قيامت هدايت و رهبري مردم را برعهده داشته و فقهاي عادل نيز در حضور و غيبت معصوم درتحت لواي حق ولايت و حكومت مي باشند تادر نظام اسلامي مسلمانان بدون سرپرست نمانده و دين خدا از بين نرود، چون يكي از رسالتهای مهم پيامبر و جانشينان وي حفظ دين خداست، در مي يابيم كه اصل ولايت فقيه ازنظر فقهاي شيعه از جمله شيخ مفيد و محقق كركي و علامه نراقي و صاحب جواهر و... و بزرگترين احياگر آن در تبيين و تشكيل حكومت اسلامي امام خميني(ره) امري كاملا بديهي و بي نياز از دليل و از اموري است كه تصور دقيق و درست موضوع، به تصديق آن مي انجامد. زيرا:

  • الزام به اطاعت از خدا و رسول او و جانشينان پيامبر سوره بقره آيه۱۲۴
  • لانيال عهدي الظالمين، امامت فقط براي معصوم سوره مائده آيه ۱۲۴
  • اكمال دين خدا و اتمام رسالت پيامبر خدا مشروط به ابلاغ امام و جانشين پيامبر اسلام با وحي خدا به پيامبر آيات ۳ و ۶۷ سوره مائده
  • عدم اختيار مؤمنان در دستور خدا و فرستاده او و الزام به اجراي آن و گمراهي در صورت نافرماني سوره احزاب آيه ۳۶
  • تقدم حق تصرف پيامبر به مؤمنان از خودشان و حق تصرف در تمام امور حتي امور فردي سوره احزاب آيه ۶
  • فقيه عادل مأذون از سوي معصوم و حق ولايت در امور اجتماعي و سياسي و قضايي غير از امور فردي احاديث معصوم
  • اثبات اصل ولايت فقيه

سوال اين است كه فقيه عادل را مردم فاقد اطلاعات و توانايي فقهي و علمي در قرآن و حديث تشخيص مي دهد يا به عهده كساني ديگر است؟

پاسخ اين است كه همچنان كه در كليه گزينش ها متخصص امر گزينش و تاييد افراد را برعهده دارند، در اين موضوع نيز ويژگي هاي فقيه عادل كه در احاديث آمده است توسط فقهاء تشخيص و ولي فقية تعيين مي گردد ولي بدون تعيين نيز با احراز اين ويژگي ها، حق ولايت تعلق گرفته و مسئوليت رهبري مسلمانان چه بخواهد چه نخواهد بر عهده فقيه عادل قرار مي گيرد.

 بنابراين، اگر مسلمانيم، فقط بايد پيرو قرآن و ائمه عليهم السلام باشيم كه عدم اطاعت گمراهي را به دنبال دارد. به هوش باشيم که مسيرهاي شيطان بسيار زيركانه و نا محسوس است. 


                                                                              والسلام علي من اتبع الهدي

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جهت اطلاعات بيشتر به كتب ذيل مراجعه شود :

       ۱-پيام قرآن - ج۹ - امامت در قرآن - ناصر مكارم شيرازی 

       ۲-فلسفه سياست - محمد تقي مصباح يزدی

      ۳-ولايت فقيه - روح الله خميني(ره) چاپ هفدهم

      ۴-مباني حكومت ديني - حسين جوان آراسته

      ۵-جامعيت و كمال دين - علي رباني گلپايگانی

      ۶-  انتظار بشر از دين - عبد الله نصر

       ۷-پرسش و پاسخ دانشجويان - شماره۷ نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها


متن کامل خطبه غدیر:

http://www.hawzah.net/fa/Article/View/92525/%D9%85%D8%AA%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87-%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C  

ثبت شده توسط : منصوره وطنی

نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :
بالای صفحه اصلی